مهرداد ایرانمهر
درازای جشنهای ایرانی، گاه پهلو به پهلویِ دیرینگی این سرزمین و دیرپایی مردمانش میزند.
پارهای از این جشنها چون نوروز و مهرگان، خود ریشه در خاستگاه مردم این سرزمین داشته و از یاد و باورهای ایشان جدا نیست. هزاران تن از این مردمان در سرتاسر کارنامۀ درازآهنگ این مرز کهن، همراه با شادی و باورهایی استوار، جشنهایی اینچنین زیبا را برپا داشته و یکی پس از دیگری، رخت از پهنۀ این گیتی بربسته و مگر یادی از خویش بر جای ننهادهاند.
ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﺭﻫﯽ ﻣﺮﺍ ﮔﺬﺭ ﺑﻮﺩ ... ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﺑﻪ ﺭﻩ، ﺟﻨﺎﺏ ﺧﺮ ﺑﻮﺩ
ﺍﺯ ﺧﺮ ﺗﻮ ﻧﮕﻮ، ﮐﻪ ﭼﻮﻥ ﮔَُﻬﺮ ﺑﻮﺩ ... ﭼﻮﻥ ﺻﺎﺣﺐ ﺩﺍﻧﺶ ﻭ ﻫﻨﺮ ﺑﻮﺩ
آینوهای ژاپنی از ایرانیانی هستند که نیاکانشان در دوران ساسانی (حدود 1500 سال پیش) به ژاپن مهاجرت کردهاند.
ایشان پس از گذشت 15 قرن علاوه بر ظاهر ایرانیشان، تا حدی توانستهاند زبان خود را نیز حفظ کنند.
عصر مولانا، برههای از تاریخ سرزمین ماست.
حکومت فرمانروایان بیگانه، جنگ و جدالهای بیمورد و مکرر حکومتها و نیز تاخت و تاز اقوام بیفرهنگی چون اغوزان و مغولان باعث بروز تباهیها و بیسامانیهای فرهنگی و فساد عقیده و دلمردگی در میان اقشار مردم شده بود.
شهرهای بزرگ ایران که بیشتر آنها سابقۀ چند صد سال تمدن داشتند، مانند بخارا و سمرقند و بلخ و غزنین و هرات و مرو و طوس و ری و قزوین و دامغان و قم و زنجان و همدان و نیشابور و اصفهان، با خاک یکسان شدند و در پارهای از شهرها مانند نیشابور زنان و کودکان بسیاری کشته شدند.
این حوادث ناگوار، رمق از مردم ایران گرفت. به همین جهت ادبیات ایران تا مدتها در حال ضعف و انقراض بود.
مولانا در اشعار خود بسیار به موضوعات اخلاقی و اجتماعی پرداخته است.