نوشتار ایرانی

نوشتار ایرانی

فرهنگ و تاریخ اجتماعی ایرانیان
نوشتار ایرانی

نوشتار ایرانی

فرهنگ و تاریخ اجتماعی ایرانیان

داریوش شکست خورد و دموکراسی پیروز شد


بارها و طی این سال‌ها، عنوان «مذهبی‌های غربزده و غربزده‌های مذهبی» را طرح کرده‌ایم. یعنی گروهی از مذهبی‌ها و گروهی از غربزده‌ها شامل این تعریف شده و در یک طیف خاص قرار می‌گیرند.

گروه نخست، عده‌ای از ملتزمین به دین و مذهب که ناخودآگاه شیفتۀ برساخت‌های دروغین غربی از جمله یونان باستان و برهوت بودن ایران باستان و شروع تاریخ ایران از هخامنشیان و موضوع ۲۵۰۰ سال ستمشاهی و... هستند.

و همچنین، غربزده‌هایی که نمی‌دانند قبله کدام طرف است، اما اصرار دارند که حتما نام بچۀ اولشان محمد باشد و یا اینکه تا استخاره نگیرند، سفر نمی‌روند و در حالی که آمریکا را مدینۀ فاضله می‌دانند، اما هر طوری شده باید برای سفر حج ثبت‌نام کنند.

ادامه مطلب ...

ریشه‌های پهلویِ گویش گیلکی


دکتر پرویز خانلری دربارهٔ گیلکی چنین آورده است:

گیلکی مشتمل بر دو گویش متمایز در دو ناحیهٔ غربی و شرقی است (بیه‌پس و بیه‌پیش).

یکی گویش رایج در رشت، بندر انزلی، لشت‌نشا، صومعه‌سرا و کوچصفهان، دیگری نیز گویشی که در لاهیجان، لنگرود، رودسر و... متداول است. اما به هنگام تحقیق، گویش رایج در رشت، معیار بررسی و پژوهش زبان گیلکی است.(تاریخ زبان فارسی جلد ۲ ص۲۲)

ادامه مطلب ...

فارس و غیرفارس، فارسی‌زبان و غیرفارسی‌زبان


مهرداد ایران‌مهر

مفاهیم و مقولاتی چون فارس و غیرفارس، آریایی و غیرآریایی، اقلیت و اکثریت، اقوام و قومیت‌ها، مناطق قومی، زبان محلی، زبان مادری، قوم و نژاد، فرهنگ اقوام، تبعیض‌های قومی و مذهبی، حق تعیین سرنوشت قومیت‌ها و ملت‌ها(!) و این دست مسائل، عموما الفاظی مرسوم در میان عوام بوده و نباید که در طرح مسائل مملکتی و حاکمیتی، به آن‌ها اعتنا کرد و یا آن‌ها را مورد استفاده قرار داد.

ادامه مطلب ...

آیا ساسانیان وارثان هخامنشیان بودند؟


احسان یارشاطر

مترجم: آذردخت جلیلیان 

هرودین دربارۀ بر آمدن اردشیر یکم، بنیانگدار سلسله ساسانی، گزارش می‌دهد که فرمانروایان سوریه و میانرودان امپراتور الکساندر سوروس را آگاه کردند که اردشیر، پادشاه پارس، پس از دست یافتن به شاهنشاهی اشکانی آرام نخواهد ماند و سوریه و میانرودان را به جنگ خواهد آورد.

ادامه مطلب ...

آیا نام کوروش در شاهنامه آمده است؟


کوروش و کیخسرو

یکی از خطاهای رایج در میان دوستداران مباحث تاریخی، موضوعی است که برخی‌ها به همین تازگی و با برداشتی ناقص، دربارۀ کوروش و کیخسرو بر سر زبان‌ها انداخته‌اند.

نام اوستایی کیخسرو به گونۀ کَوی‌هئوسرَوَه ثبت شده است. او نوۀ کیکاووس و از تبار کیقباد است. شاه کیانیِ پس از او لهراسپ می‌باشد. در دینکرد می‌خوانیم، سوشیانس به کیخسرو می‌گوید که دین را بستای، کیخسرو دین را ستایش می‌کند. در آن مدت پنجاه و هفت سال، کیخسرو فرمانروا و سوشیانس موبدان موبد است. دورۀ ۵۷ ساله سوشیانس، دورۀ تکامل موجودات اورمزدی است. همۀ دیوان از نسل دوپایان و چهارپایان نابود می‌شوند. گیاهان همیشه در سرسبزی و رویش‌اند.

شیوۀ مرگ کیخسرو نیز حالتی آیینی دارد. او از تخت کناره گرفته و همراه با یارانش برای نیایش به کوه می‌رود، و در سرما و برف ناپدید می‌شود. این بحث در کنار عدم ارتباط خونی مستقیم لهراسپ با کیخسرو، و اینکه پس از دوره‌ای فترت شاهد حضور نخستینِ لهراسپ در غرب (انبار) و پس از آن در شرق فلات (بلخ) هستیم، ما را به این جمع‌بندی نزدیک می‌کند که دورۀ کیخسرو را در پیوند با دوران دریاس (یخبندان کوچک) برآورد نماییم.

این در حالیست که، برآمدن جهانشاهی هخامنشی مربوط به دوران عصر آهن بوده و فلات در کشاکش پس از خشکسالی ۳۲۰۰ پ.م به سر می‌برد

ادامه مطلب ...