نوشتار ایرانی

نوشتار ایرانی

فرهنگ و تاریخ اجتماعی ایرانیان
نوشتار ایرانی

نوشتار ایرانی

فرهنگ و تاریخ اجتماعی ایرانیان

صد سال حکومت و لحظه‌ای بی‌نیازی


عرب که میدان فکر و عملش هرگز از جولانگاه شترانش تجاوز نکرده بود، برای اداره کشورهای وسیعی که به دستش افتاد، نمی‌توانست از موالی (ایرانیان) صرف‌نظر نماید، زیرا اطلاعات ناقص و محدود ایشان برای اداره امور کفایت نمی‌کرد و ناچار دیر یا زود برتری ذوق و نبوغ ایرانیان را اذعان نمود.

با چنین اندیشه‌ای بود که یک خلیفۀ مغرور اموی مجبور شد این عبارت معروف را بگوید که، «از ایرانی‌ها در شگفتم. هزار سال حکومت کردند و ساعتی به ما محتاج نبودند. و ما صد سال حکومت کردیم و لحظه‌ای از آن‌ها بی‌نیاز نشدیم».


دیری نگذشت که ایرانیان بار دیگر در قلمرو دین و علم جایگاه شایسته خود را بازیافتند.در پایان دورۀ اموی بیشتر فقها، قضات و حتی عدۀ زیادی از عمال از موالی بودند. ایرانیان بر همۀ شئون حکومت استیلا داشتند.

بدینگونه هوش و نبوغ ایرانیان کارها را قبضه کرد. اما عرب بدون کشمکش‌های شدید حاضر نبود به برتری بندگان درم نخریدۀ خویش تسلیم شود. در این کشمکش‌ها، ایرانیان مجالی یافتند که برتری معنوی و مادی خود را نیز بر فاتحان تحمیل نمایند. آن‌ها نه فقط علیرغم افسانۀ «سیادت عرب»، در زمینۀ امور اداری بر فاتحان خود برتری یافتند، بلکه در قلمرو جنگ و سیاست نیز تفوق خود را اثبات کردند.

از همان بامداد اسلام، ایرانی نفرت و کینۀ خود را نسبت به دشمنان مجد و عظمت خود آشکار نمود. نه فقط یک ایرانی در سال ۲۵ هجری خلیفه دوم را با خنجر از پای در آورد، بلکه از آن پس نیز هر آشوبی در عالم اسلام رخ داد، ایرانی‌ها در آن عامل عمده بودند. نفرت از اعراب بدوی و بدرفتاری و تعصب نژادی بنی‌امیه، ایرانیان را وادار می‌کرد که در هر نهضت ضد خلافت شرکت نمایند.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد