امروزه وارون بر ما ایرانیان که سخت به میراث به اصطلاح علمیِ استعمارگران اروپایی در چند سدۀ پیش پایبندیم و همچون آیههای کتاب مقدس به آن مینگریم؛ اما در آمریکای شمالی، آن میراث را «تاریخگذشته» و «نامستند» میشمارند. اکنون دیگر کسی در آنجا، نوشتهها و پژوهشهای ۳ سده پیش اروپاییان را دانش ناب به شمار نمیآورد، و همۀ آن پژوهشها در حال پیرایش (اصلاح) و بازنگری است. حتا نمیتوان گفت «اصلاح»، زیرا آنچه را من میبینم، میتوان «از رده خارج کردنِ» پژوهشهای علوم انسانیِ ۳ سدۀ گذشته (دوران استعمار اروپایی) نامید.
و اما چرا امروزه آن پژوهشها را «از رده خارج» میدانند؟
زیرا برین باورند که هدف پژوهشگران دورانِ استعمار، علمی و پژوهشی نبوده است و آنان بیشتر بر پایۀ جریانهای سیاسی زمان خود و هدفهای استعماری کشورهایشان دست به قلم بردهاند، نه در راه آگاهسازی و گسترش دانش. امروزه در دانشگاههای آمریکای شمالی، باور بر آن است که پژوهشهای مردان سیاستمدار اروپاییِ مسیحی و یا گاه یهودی که خود را در جایگاهی بالاتر از شرقیان و آفریقاییان و بومیان آمریکا و استرالیا میپنداشتند، نمیتوانسته است راستین و صد در صد علمی بوده باشد.
اکنون هم پس از گذشت نزدیک به ۳ سده، حتا به ذهنمان هم نمیرسد که پدران و مادرانمان زیر فشار استعمار، این مفاهیم ناآشنا و نادرست را پذیرفته و وارد سامانۀ علمی-پژوهشی کشورمان کردهاند. مفاهیمی که امروزه پس از ۳ سده، چنان در نهادمان ریشه دوانیدهاند که دست کشیدن از آنها برایمان بسیار دشوار گشته است؛ و حتا یک آن هم گمان نمیکنیم که شاید اینها همان مفاهیم «من در آوردیِ» دوران استعمار باشند.
امروزه به جای آنکه ما شرقیان بیاییم و خودمان در این زمینهها پژوهش کرده و پیشرو باشیم و با بدگمانی به پژوهشهای دوران استعمار بنگریم، اما بدبختانه سخت بدان داستانهای «تاریخگذشته» دل بسته و پایبندشان شدهایم. اما اینک این خود غربیانند که در جایگاه باطل کردنِ پژوهشهایِ دوران استعمار برآمدهاند. امروزه غربیها میدانند که پژوهشهای آنان در آن زمان، بر پایۀ سودجوییهای سیاسی و اقتصادی انجام شده است. اما شگفتا که ما همچنان سخت به میراث نیاکان استعمارگر آنان وفاداریم!
دکتر آزاده احسانی
رسالهء کوچ آریاییان از مفاهیم مندرآوردی دوران استعمار