نوشتار ایرانی

نوشتار ایرانی

فرهنگ و تاریخ اجتماعی ایرانیان
نوشتار ایرانی

نوشتار ایرانی

فرهنگ و تاریخ اجتماعی ایرانیان

آذربایجان، خاستگاه قوم افغان


عدۀ زیادی از دانشمندان و شرق‌شناسان برای یافتن منشاء افغان‌ها تلاش کرده‌اند و نظریات متفاوتی را نوشته‌اند که به جز دو مورد، بیشتر آن‌ها از زبان عوام بوده و به افسانه می‌ماند تا واقعیت.

ما در اینجا تنها دو مورد را که مستند است، خواهیم آورد و از دیگر نظریات خواهیم گذشت.

 

اکثریت نویسندگان و شرق‌شناسان، افغان‌ها را بازماندۀ مردمی می‌دانند که روزگاری در آذربایجان و اران می‌زیستند، اما به جهت شورش و طغیان علیه حکومت مرکزی به نواحی شرقی کوچ داده شده‌اند.


نظریۀ پروفسور ای. ام. روفین:

پروفسور روفین شرق‌شناس مشهور، در اثر خویش با نام «افغان‌ها» می‌گوید، «منشاء افغان‌ها از آلبانی‌های قفقاز است که متعاقب اغتشاشات متعدد ایشان، از یک محدودۀ ایران به محدودۀ دیگر آن یعنی خراسان تبعید شدند. این‌ها مردمی جنگجو به نام اغوان یا اوغان بوده و خود را در تاریخ ایران مشهور ساختند. منشاء آلبانی آن‌ها از نام آن‌ها آشکار است، چون برای نخستین بار آن‌ها را در نوشته‌های یونانی به صورت آلبان می‌بینیم که تلفظ یونانی واژۀ ارمنیِ اگوان یا اغوان است».(کسانی که با زبان ارمنی آشنایی داشته باشند با سبک تلفظ «ع و الف» در این زبان و همچنین «ن» آشنایی داشته و این نوشته را بهتر درک می‌کنند)

این نظریه توسط نویسندگان و دانشمندان زیادی تایید شده است، چون این نظریه با کردار و رفتار شاهان ایران تطابق دارد که مردمانی را به دلیل شورش و ناآرامی از سواحل مدیترانه یا دریای سیاه انتقال داده‌اند، همانگونه که یونانی‌ها را از غرب ایران به شرق منتقل کرده بودند. تعداد قابل‌توجهی از این‌ها، در تمام دوران در ارتش وجود داشته‌اند و به آن‌ها اجازه داده می‌شد که در بدل خدمات ایشان، خود را در قسمت‌های معینی از آن قلمرو مستقر سازند. یکی از این جنگ‌ها، جنگ خشیارشا با مردمان دریا بود. مورخین ایونی، ما را در جریان یکی از این جنگ‌ها گذاشته و می‌دانیم که وقتی اسکندر به تعقیب بیسوس به باختریا پیشروی می‌کند، باشندگان یونانیِ آن را محکوم به مرگ می‌کند. مجازات به خاطر جرمی که نیاکان آن‌ها انجام داده بودند.


نظریۀ پروفسور ای. ام. یوگین بوری:

اغوان‌ها یک مردم قدیمی و متمایزند که بار اول توسط پومپی در زمان تهاجم بر قفقاز برملا گردیدند. یونانی‌ها و لاتین‌ها با رونوشت یا استنساخ نادرست از نام ایشان، آن‌ها را آلبانی نامیدند. آن‌ها باشندگان کوه‌های بلند و وادی‌های هم‌مرز دریای کاسپی در اران بودند که حالا تشکیل‌دهندۀ ولایات داغستان و شیروان می‌باشند. ارمنی‌ها توانایی آن را نداشتند تا این مردم را تحت انقیاد آورند، مردمی که به واسطۀ قوانین فئودالی اداره می‌شدند، همانند اروپا در جریان قرون وسطی. این‌ها قبل از مسلمان گردیدن، مسیحی بوده و از قرار معلوم آزادی خود را تا زمان رسیدن بوزان سرلشگر سلطانِ سلجوقی ملکشاه، حفظ نموده بودند.

زبان ایشان، از ارمنی‌ها متفاوت است. خلاصه می‌توانیم بگوییم که مردم ذکر شده توسط نویسندگان یونانی با نام آلبانی‌ها، با در نظرداشت زبان خاص آن‌ها نمی‌تواند دارای منشاء غیرآذربایجانی در نظر گرفته شوند.(موسیز گالگاندیراستی که در حدود سدۀ نهم میلادی زندگی می‌کرد و موسیز کورینوس که می‌گوید این‌ها اولاد سیسَگ از تبار ارمنی‌اند)

ما امیدواریم این نکته را پس از جمع‌آوری مستنداتی از نواحی کوهستانی که بازماندگان این قوم امروز با نام خلج‌ها در آنجا حضور دارند و بازماندۀ اغووان‌ها هستند و نیز با بقایای زبانی که آن‌ها به آن سخن می‌گویند، آشکار سازیم. باید در نظر داشت، مشابهت واژه‌ها و دستور زبان بسیار زیادی میان زبان خلجی و زبان افغان‌ها  وجود دارد. زبان افغان‌ها با زبان خلجی اولیه دارای یک ریشه‌اند.(قبایل فئودالی پراکنده در افغانستان که بیشتر از دیگر افغان‌ها قدیمی به نظر می‌رسند)


همانگونه که نشان دادیم، افغان‌ها مردمانی برخاسته از آذربایجان و اران بوده‌اند که در زمان‌هایی به علت شورش یا بلوا، به نواحی شرق خراسان رانده شده‌اند. از اینگونه جابجایی‌ها در تاریخ ایران بسیار انجام می‌گرفته است.


برای نمونه:

-یونانی‌هایی که در زمان هخامنشی از آناتولی به شرق ایران و خراسان کوچ داده شدند.

-اعراب لخمی که در زمان ساسانی و در نواحی حیره (نجف کنونی) پشتیبانی شده و ولایت حیره را برای حفاظت از مرزهای شاهنشاهی ساسانی در برابر اعراب بدوی به وجود آوردند.

-طوایف قزلباش که توسط شاه‌اسماعیل از آناتولی به آذربایجان کوچانده شدند و در نهایت شمار آن‌ها به ٧٢ قبیله رسید.

-کردهای کرمانجی که توسط شاه‌عباس به خراسان و قوچان کوچ داده شدند.

-طوایف بختیاری که نادر به نواحی خاف در خراسان کوچاند.

-عشایر قشقایی که در زمان قاجار در استان فارس جایگیر شدند.


منابع:

- کتاب افغان نوشته ژوزف پیری فریر، مستشار نظامی ارتش ایران (ترجمه انگلیسی از متن فرانسوی آن از سرهنگ ویلیام جیسی، لندن، مارس 1858)

نظرات 1 + ارسال نظر
میثم جمعه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 07:28 ق.ظ

درود بر شما ''''' گمان نمیکنید که در حال ساختن و طراحی و تحریف نوینی در راستای انکار نهایی پیوستگی زبانی ایرانیان با یکدیگر و در نهایت تسری دادن ان به انکار نه تنها زبان بلکه تمامیتهویت ایرانی بر پایه انچه که امروز میگویند و شاید مورد توجه مان قرار گیرد ولی برای سو استفاده و سند سازیهایی برای اجرای کردن اهداف مورد نظرشان که اهسته و پیوسته بودن انجام سیاستهایشان ویژگی بارزشان است میباشد ' اصولاچرا برای درک مفهوم افغان باید به اوانگاری و خوانش ایونی ان برگردیم تا خواسته انها اجرایی گردد انهم از ارمنی بلکه زبان خودمان و خوانش البانی که در همه زبانهای زنده دنیا همان البانی است و با توجه به زبان شناسی استاندارد و دگرگونیهای واژگان و واکهایشان به یکدیگر مانند ل به ر واژه البانی را پیشتر از انکه به اوگان و غیره بشود بازخوانی کرد به ار +بان میتوان خواند کهبسیار سرراست تر از اناست که با توجه به زبان ارمنی وقفقازی و خوانش ایونی ان یکنتیجه باب میلشان رابگیرند انگار که زور بزنند کار نشدنی ای را به بدترین شکل وصله پینه کردن توجیه و تفسیر نمایند' به هر روی این توضیحات غربیان کهظاهرا هم به میخ و هم به نعل زده اند به گونه ای براوردن انتظارات همگان ساکن در پیرامون ایران است که به وضوح این گونه نوشته ی در هم ریخته قابلیت و راه هر نوع تفسیری را در اینده متناسب با اهداف سیاسیشان برای ایجاد تفرقه و شکافهای بیشتر قومی و زبانی تا انکار پیوستگی ماهیتی و هویتی و زبانی و تاریخی ایرانیان و توجیه ان برای ایجاد تغییرات ژیوپولتیک مورد نظرشان را فراهم میاورد'

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد