تنظیم: مهرداد ایرانمهر
زید بن عَدی، از درباریان خسروپرویز و رقیب نعمان بن مُنذَر، نامهای به نعمان بنوشت و به قاصدی داد که پیش او رود و از دخترش برای خسروپرویز خواستگاری کند.
نعمان از تعجب انگشت به دندان گرفت و جواب داد که «دختران عرب سیهچرده باشند و خدمت ملوک را نشایند» و در پاسخ جملهای به عربی نوشت که نکتهای ادبی داشت و به قول بلعمی مفهومش آن بود که:
«مَلِک را به عراق، سیاهچشمانْ بسیارند که احتیاج به سیاهان عرب نیست».
مسعودی جمله را اینگونه مینویسد:
«امّا لکسری فی مها السواد کفایه حتّی یتحظی الی العربیات».
اما زید این جمله را اینطور معنی کرد:
«ملک را مادهگاوان عجم چندان هستند که مهترزادگان عرب نبایند!».
حقیقت آن است که نعمان کلمهء «مها» را به کار برده بود و این کلمه معنی زنی درشتچشم میدهد، و مترجم از روی نادانی یا تعمد، کلمهء گاو را به صورتی زننده ترجمه کرده بود و با این کار، خسرو را به خشم واداشت.
پس از تعقیب و گریز زیاد، نعمان به نزد پرویز آمد، اما بر او نبخشود و پس از سه روز وی را به پای پیل افکند.
-محمدابراهیم باستانی پاریزی، خاتون هفت قلعه، تهران: روزبهان، ۱۴۶۸: ۱۲۵-۱۲۶
به صفحه تلگرام ما بپیوندید، تاربرگ تاریخ میانه: