مهرداد ایرانمهر
کَرَپان (کرپن)، نام مغان آیین مهر بود. این طبقه از پیشوایان دینی، مراسم و آیینهای پیچیدهای برای مردم انجام میدادند و قدرت اجتماعی فوقالعادهای داشتند.
کرپنها با تکیه بر نظام فکری کیانیان، با حکمت زرتشتی مخالف میکردند، زیرا مبانی آن را در تعارض با مکتب فکری خود میدانستند.
سه خاندان از این کرپانها در یشتها ذکر شدهاند. این سه عبارتند از اوسیج، کوی و بندو.
کرپانها یا مغان میترایی همانهایی هستند که در جریان ورود اسلام به ایران، اندیشههای عرفانی خود را در حکمت صوفیگرایانه ایران دوره اسلامی وارد کردند.
واژه کرپان به عربی نیز راه یافت و برای هدیه دادن خون به خدایان، به صورت قربان و قربانی استفاده شد.
ابراهیم (پرهام برادرزاده آذر) نیز طبق اسناد، یک کرپن بود که به پرستش خورشید (مهر) میپرداخت. او یک گوسفند (گئو-سپند: گئو یا گاو مقدس) را قربانی میکند.
نماد گاو (گئو) در قلمرو میانی از اهمیت ویژهای برخوردار است. گاو در فرهنگ هندوها، سرستونهای تخت جمشید و دروازههای میانرودان، نماد مینوتائور در مینوس، گاو آپیس در مصر، جانور زندگیبخش در سوره بقره، نماد آتلانتیس و... نیز قابل مشاهده است.
کرپانها در آیینهایی ویژه و بر روی بلندیهای طبیعی، گاو و گوسفند برای ایزد مهر قربانی میکردند.
-رضی، هاشم (۱۳۸۴). دین و فرهنگ ایرانی پیش از عصر زرتشت. تهران: انتشارات سخن. شابک ۹۶۴-۳۷۲-۰۳۲-۲.
-اوشیدری، جهانگیر (۱۳۷۱). دانشنامهٔ مزدیسنا، واژهنامهٔ توضیحی آیین زرتشت. تهران: نشر مرکز.
به صفحه تلگرام ما بپیوندید، تاربرگ تاریخ میانه:
سلام
کتاب پیش از رستاخیز جلد سوم صفحه 193 - 194
خدایان متعدد!
اما شاید بپرسید که؛ ایده خدایان متعدد از کجا پیداشد!؟
این ایده تعدد خدایان(یا همان شیاطین)از آنجا شکل گرفت که؛
شیطان در ابتدای امر برای فریب مردم باستان و انحراف ایشان از یگانه پرستی،آنها را گروه به گروه و برمبنای علاقمندیشان به پرستش خورشید،ماه و سایر ستارگان ترغیب و تشویق می نمود…
اما جناب ابراهیم پیامبر(ع) برای هدایت این اقوام گمراه از این روش استفاده می کرد که ابتدا چند قدمی آنها را همراهی می نمود و سپس با تکیه و استناد بر منطقی قوی آنها را از این کار برحذر
می داشت و آنها را بسوی خدای یگانه ای متوجه می نمود که آفریننده تمامی اینهاست؛
؛ سوره انعام آیات 76 تا 78
"چون شب او را در برگرفت،ستاره ای دید.گفت:این است پروردگار من.چون فروشد(یعنی زمانی که ستاره از دیدگان پنهان شد)گفت فروشوندگان را دوست ندارم.
آنگاه ماه را دید که طلوع می کند،گفت:این است پروردگار من.چون فروشد،گفت:اگر پروردگار من مرا راه ننماید از گمراهان خواهم بود.
و چون خورشید را دید که طلوع می کند،گفت:این است پروردگار من،این بزرگ تر است.و چون فروشد گفت:ای قوم من،من از آنچه شریک خدایش می دانید بیزارم."
منطق و استدلال جناب ابراهیم اینگونه بود که فرضا به ماه پرستان می گفت؛
اگر شما در میانه روز برای عرض حاجت به خدای خود نیاز پیدا نمائید او را کجا پیدا می کنید؟
یا به خورشید پرستان می گفت:اگر شما در نیمه شب محتاج خدای خود شوید او را چطور می یابید؟
و به ستاره پرستان می گفت:زمانیکه خداوندانتان(یعنی همان ستارگان)در آسمان نیستند و یا ایام غیبت آنهاست،شما مشکلات خود را چگونه رفع می نمائید!؟
و بدین ترتیب آنها را متوجه این موضوع می نمود که آنها می باید به خدائی وابسته بوده و تکیه داشته باشند که در همه زمان و اوقاتی حاضر باشد.
اما مخبران ابلیس ملعون به او خبر رسانیدند که چه نشسته ای که ابراهیم با چنین شیوه ای مردم را هدایت می کند و هرچه را که تو رشته ای پنبه کرده است!
و آن ملعون خبیث نیز این مکر را اندیشید تا برای دوره جدید پروسه گمراهی از شیوه خدایان متعدد استفاده نماید…او در نسخه بعدی،برنامه گمراهی را کمی ارتقاء داد و با استفاده از حقه خدایان متعدد برای مردمان گمراه اینطور تفسیر کرد که؛
"این خدایان باهم متحدند و در غیاب یکدیگر وظایف هم را پشتیبانی نموده و از یکدیگر حمایت می کنند!"
و این چنین بود که سنت پرستش خدایان متعدد(یا همان 72 دیو جهنمی)شکل گرفت.
در موتور جستجوی گوگل، می توانید شبحی از تصاویر برخی از این 72 دیو را نیز ببینید.
با تایپ واژه :
Devil Face 9.11.2001