مهرداد ایرانمهر
سروش یکی از ایزدان ایرانی است و بر نظم جهان مراقبت دارد، پیمانها را میپاید و فرشتهٔ نگهبان خاص است.
علاوه بر این، روز هفدهم از هر ماه در گاهشمار باستانی، سروش نام دارد و مراسم و جشنهای ویژهای برای آن برگزار میگردد.اما روز سروش به ویژه در ماه فروردین از اعتبار ویژهای برخوردار بوده که با شستشوی تن و روان و نیایش کردن همراه بوده است. این روز را روز باژ، به معنی زمزمه (دعا) نیز میگفتهاند.
سروش در اوستا به صورت مرغ «سَرَوَشَه» ظاهر میشود و پیک ایزدان است. (کهنتر از آپولو در اساطیر روم، برگرفته از ایزد آپولیتی ایلام باستان)
او بر فراز البرز کاخی دارد که با یکهزار ستون به خودی خود روشن و ستارهنشان است (یسنا ۵۷، بند ۱۰). گردونهٔ او را در آسمان، چهار اسب نر درخشان و تیزرو با سمهای زرین میرانند. در کهنترین بخش اوستا یعنی گاهان آمده که سروش به همراه بهمن به سوی پرهیزکاران میآید، و به هنگام پاداش و کیفر دادن به همراه اَشی است.
سروش در شاهنامه، نخستین بار به صورت پری پلنگینهپوش ظاهر میشود. سروش، سیامک پسر کیومرث را از دشمنیهای اهریمن و خزوران (دیو) علیه پدرش آگاه میکند و او را به نبرد با آن برمیانگیزد. سیامک در این نبرد شتاب میکند و کشته میشود.
یکایک بیامد خجسته سروش
به سان پری پلنگینهپوش
بگفتش ورا زین سخن در به در
که دشمن چه سازد همی با پدر
سخن چون به گوش سیامک رسید
ز کردار بدخواه دیو پلید
دل شاهبچه بر آمد به جوش
سپاه انجمن کرد و بگشاد گوش
در دوران فریدون نیز سروش چند بار بر او جلوه میکند. نخست در حملهٔ فریدون به قلمرو ضحاک، فرشتهای بر او نازل میشود و او را از فن جهانداری و غلبه بر دشمن آگاه میسازد. فریدون از ارشاد و راهنمایی سروش میفهمد که او از ایزدان بوده و در صدد گمراه کردن وی نیست.
چو شب تیرهتر گشت از آن جایگاه
خرامان بیامد یکی نیکخواه
سروشی بدو آمده از بهشت
که تا بازگوید بدو خوب و زشت
سوی مهتر آمد به سان پری
نِهانی بیاموختش افسونگری
فریدون بدانست کاین ایزدیست
نه اهرمنی و نه کار بدیست
سروش برای بار دوّم فریدون را از کشتن ضحاک باز میدارد و به وی فرمان میدهد تا ضحّاک را به کوه دماوند ببرد. توجیه سروش برای زنده ماندن ضحاک این بود که روان او را باید ایزدان بستانند.