نوشتار ایرانی

نوشتار ایرانی

فرهنگ و تاریخ اجتماعی ایرانیان
نوشتار ایرانی

نوشتار ایرانی

فرهنگ و تاریخ اجتماعی ایرانیان

دو گاهشمار


مهرداد ایران‌مهر

ماهیت دو گاهشمار آیینی و جلالی برای برخی آشنا و برای برخی ناآشناست.

گاهشمار آیینی همان گاهشمار معروف به باستانی است که البته یکی از گاهشمارهای ایران کهن و این یکی تقریبا به نیمه دوم ایران ساسانی مربوط می‌شود.

گاهشمار آیینی ویژگی‌هایی دارد. یکی آنکه، همهء دوازده ماهش ۳۰ روزه هستند. دیگر آنکه، روزهای هر ماه به جای شماره، نام دارند از هرمزد تا انارم. و در پایان، پس از پایان ۳۰ روز ماه دوازدهم، ۵ روز اضافه دارد که سال ۳۶۵ روز شود.

و اما گاهشمار یا تقویم جلالی که توسط خیام و گروهی پژوهشگر دیگر تکامل یافت، به گونه‌ای محاسبه و طراحی شد که روزهای آغاز فصول با محاسبات نجومی همخوانی داشته باشد.

یعنی و برای مثال، در این گاهشمار شب یکم دی بر خلاف گاهشمار آیینی، دقیقا مصادف با بلندترین شب سال و یکم تیر برابر با بلندترین روز سال و... است.

در تقویم جلالی، روزهای هر ماه نام ندارند، بلکه شماره‌دار هستند. ۶ ماه نخست ۳۱ روزه، ۵ ماه بعدی ۳۰ روزه و ماه اسفند ۲۹ روزه که هر ۴ سال یکبار برای کبیسه ۳۰ روزه می‌شود.

بدین روی، جشن نوروز، تیرگان بزرگ، مهرگان بزرگ، چله و سده که فرزانش آن‌ها در پیوند با اختران است، در تقویم جلالی سامان یافته و تثبیت شدند. اما موضوع جشن‌های ماهانه شامل خردادگان، آبانگان، اسفندگان و... که با برخورد نام روز و ماه برگزار می‌گردد، به گونه دیگریست.

در گاهشمار آیینی، زمانی که نام یک روز با نام همان ماه برخورد می‌کند، جشن گرفته می‌شود. مثلا در برخورد روز اردیبهشت در ماه اردیبشت و یا روز اسپندارمز در ماه اسفند.

بنابراین در گاهشمار آیینی، روزها به جای شماره، نام دارند. یعنی فروردینگان داریم، آذرگان داریم، بهمنگان داریم. اما برای مثال پنجمگان و دهمگان و هجدهمگان نداریم.

آن پنج روزی هم که در پایان سال محاسبه می‌شود، چون هر روزش نامی ندارند، کلا پنجه نامیده می‌شوند.

در گاهشمار آیینی، هر جشن فاصله مشخصی از مبدا دارد. یعنی مثلا جشن اسفندگان که ۳۰ روز تا نوروز پیش روی خود فاصله دارد. سپندارمز پنجمین روز از یک ماه سی روزه است و ۲۵ روز تا پایان ماه فاصله دارد، این به علاوه ۵ روز پنجه، می‌شود ۳۰ روز.

امروزه برخی تلاش می‌کنند تا جشن‌های آیینی را با تقویم جلالی منطبق کنند. برای مثال جشن تیرگان کوچک می‌گیرند. اما از آنجا که ۳ ماه ۳۱ روزه در پشت سر داشته‌اند، بنابراین همینطور دلبخواه روز ۳۱ هر ماه که بعد از روز انارام قرار دارد را اَوَرداد نامیده و جشن تیرگان کوچک را در ۱۳ تیرماه در تقویم جلالی با فاصله‌ای نادرست از نوروز برگزار می‌کنند. در حالی که، با استفاده از گاهشمار آیینی، روز تیر از ماه تیر و با در نظر گرفتن فاصله درست جشن تیرگان از نوروز، با روز ۱۰ تیر در تقویم جلالی برخورد خواهد کرد.

تطبیق جشن اسفندگان در تقویم جلالی با روز ۵ اسفند، دقیقا مثل تلاش برای تطبیق جمعه در هفته ایرانی با یکشنبه در تقویم میلادی است!

وقتی جشن اسفندگان را با اَوَرداد نامیدن ۶ روز ۳۱‌ام در ماه‌های فروردین تا شهریور در تقویم جلالی، مطابق روز پنجم اسفند قرار می‌دهند؛ در آخرش یک گیر دیگر هم می‌کنند و آن هم اینکه ماه دوازدهم چون ۳۰ روز نیست، روز سپندارمز داشته، اما روز انارام ندارد!

وقتی جشن اسفندگان در ۵ اسفند در تقویم جلالی برگزار شود، ۲۴ روز تا نوروز فاصله دارد. اما روز سپندارمز در ماه اسفندگان گاهشمار آیینی که با روز ۲۹ بهمن در تقویم جلالی برخورد می‌کند، دقیقا و به درستی ۳۰ روز با نوروز فاصله دارد.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد