موضوع پرچم، یک مبحث ملی است که تکتک آحاد جامعه اجازۀ اظهارنظر دربارۀ آن را در چارچوب قانون دارا میباشند. هرگونه دگرگونی در آن نیز میبایست با استفاده از سازوکارهای قانونی، مدنی و مسالمتآمیز صورت گیرد.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
فصل دوم: زبان، خط، تاریخ و پرچم رسمی کشور
اصل ۱۸- پرچم رسمی ایران به رنگهای سبز و سفید و سرخ با علامت مخصوص جمهوری اسلامی و شعار «الله اکبر» است.
البته لازم به یادآوری است که، وجود نشانهای فراوان مذهبی بر روی پرچم ملی کشورها، خیلی هم حُسن محسوب نمیشود. زیرا تنها و تنها باعث جذب قشر مذهبیتر جامعه شده و گونهای بیتفاوتی در سایر اقشار اجتماع پدید خواهد آورد. داستان پرچمِ رسمی ما هم شبیه سرود ملیمان است. سرود «ای ایران» سرود ملی غیررسمی ایران بوده، اما هرگز سرود هیچیک از دولتهای ایران نبوده است. بنابراین میتوان آن را سرودی میهنی، صرفنظر از نوع حکومت در ایران دانست.
در کل، اتصال پرچم و سرود ملی به یک رخداد و یا عقیده و مسلک خاص، چهرۀ ملی آن را مخدوش نموده و جامعه را از نظر احترام به آن، به دو شقه تقسیم خواهد کرد.
در دنباله ذکر این نکته لازم است که، نماد شیر و خورشید بر روی پرچم ادوار مختلف ایران، طبیعتا ربط خاصی به پهلویها ندارد. اگرچه یکی از بهانههایی که همواره برای تقبیح این نماد کهن مطرح میشود، همین دلیل است. روی هم رفته، آن دشمنی که از سوی اسلامگرایان با دورههای پهلوی و ساسانی اعمال میشود، برای مثال دربارۀ قاجار و اشکانی دیده نمیشود. بخت دو دودمان دیگر آن است که بلافاصله پیش از تسلط اعراب و اسلامیون بر کشور، قرار نگرفته بودند.
پس از انقلاب ۵۷ که مذهبیها، مجاهدین خلق، چریکهای فدایی، تودهایها، قومگرایان، مارکسیستها، فرقویها، کمونیستها، جبهۀ ملیها و... همگی به نوعی در آن دست داشتند، نشان میان پرچم ملی کشور به بهانۀ وجود «تاج»، با تحریک عمدۀ چپها تعویض شد و تغییر کرد. اما جالب است که هیچکس نپرسید «خورشید» و «شیر» چه گناهی داشتند که بیخودی به پهلوی وصلشان کردید؟
وقتی کار به تعبّد کشیده میشود، تعقل از صحنه رخت میبندد. وقتی دشمنی با یک نماد میهنی «ارزش» میشود، معنی واقعی ارزش گم میشود.
امروزه ما تنها کشوری در جهان هستیم که طبق قوانین جاری، هر کس اجازه دارد هرگونه توهینی به تاریخ ملی (غیرمذهبی) کشور روا دارد. جای تعجب است که هر چه این توهینها سنگینتر باشد، حمایت بیشتری را نیز نصیب گوینده خواهد کرد. چند سال پیش گفتیم جلوی برگزاری نمایشگاهی در یکی از شهرهای استانهای جنوبی با زمینۀ تمسخر شیر و خورشید را بگیرید. پاسخ شنیدیم که، اینها نیروهای ضدطاغوت هستند.
به هر حال، چنانچه شیر و خورشید بد است، پس سه رنگی هم که در زمان شاهان گذشته روی پرچم بوده، بد است. میرزا تقیخان امیرکبیر پیوسته به ناصرالدین شاه توصیه میکرد شرح زندگی نادر را بخواند. امیرکبیر دستور داد سراسر زمینۀ پرچم سفید باشد و یک نوار سبز در گوشۀ بالایی و نواری سرخرنگ در قسمت پایین دوخته شود و نشان شیر و خورشید و شمشیر، مانند دورۀ نادر در میانۀ پرچم قرار گیرد. صفویه نیز این نشان را در برابر نشان هلال آلعثمان و نیز صلیب بیزانس، بر روی پرچم ملی به کار بردند تا هویت ملی ایران و تشیّع را همزمان حفظ و احیاء نمایند.
نشان شیر و خورشید، نشان کهن و ریشهداری است که سنگنگاره ۳۰۰۰ سالۀ آن هماکنون نیز موجود است. همچنین، وجود دو نوار سبز و سرخ در نگارههای ایرانی قدمتی بسیار طولانی داشته، و برای مثال در گنجینۀ «ایران باستان» میتوان سنگنگارهای از پیکرۀ دو شیر افسانهای را مشاهده نمود که در بالای سر آنها، نگارۀ «گوی بالدار» با آثاری از دو رنگ سبز و سرخ به چشم میخورد. اما باید دانست، «شمشیر خمیدۀ عربی» پیشینۀ بلندی در نماد شیر و خورشید ایرانی ندارد،
زمانی درفش ملی در برابر درفش عثمانی برکشیده شد و در دولتهایِ شیعیِ صفوی و افشار و زند و قاجار، جوانان ایرانی زیرِ این درفش که نشانِ تشیّع در برابر هلالِ خلفای عثمانی بود، شهید میشدند؛ و در زمان قاجار، چه مذاکرات و تشنجهای چندماهه و گاه دوسالهای میان دولتینِ ایران و عثمانی بر سر «بیرق کشیدن» که در نگرفت. این مذاکرات با میانجیگریِ روس و انگلیس و گاه فرانسه انجام میشد که مهم بودنش را نشان میداد، و عثمانی حاضر نمیشد پرچمی که نماد تشیّعِ جهان اسلام است در محۀ اسلامیِ استانبول که پایتخت خلافت اسلامی بود، بالا برود. به راستی، دولتمردان ما با وجد سیاسی در برابر امپراتوریِ عثمانی، چه میزان غیرت از خود برایِ این نشانها که بارِ مذهبی داشت، نشان میدادند.
سپستر هنگامی که صلیب سرخ راه افتاد، این کشور شیعه حاضر نشد از پرچم دشمن تاریخی خود و نماد آلعثمان بهره ببرد و کوشش کرد نشان شیر و خورشید با نمادهای شیعی را در برابر هلال سرخ ثبت کند، و این دستاوردی بزرگ برای میهن به ارمغان آمد. چنانکه میدانیم، اسراییل همۀ کوشش خود را کرد تا نشانِ «ستارۀ سرخ داود» را ثبت کند، و با وجود لابی قدرتمند نتوانست. این خود، دستاورد دولتمردان ایران را نشان میدهد که به عنوان یک پادشاهی شیعه، استقلال خود را در نشان و نماد در جهان حفظ کردند.
ولی جای تاسف است که، امروزه یک دولتِ دینی که داعیۀ رهبری و پدرخواندگیِ شیعیان جهان را دارد؛ حاضر شده از هلالِ عثمانی که نشان و دنبالۀ خلافتِ آلمروان بود، استفاده کند. آیا این ننگی برای تنها کشور شیعۀ جهان نیست؟
تمدن جیرفت
دورۀ هخامنشی
دورۀ عباسیان
سلاجقۀ روم
دورۀ ایلخانی
دورۀ تیموری
دورۀ صفوی
دورۀ افشاری
دورۀ قاجار