نوروز در کشور مصر از اهمیت بسیاری برخوردار است. به نظر میرسد سنت نوروز که امروزه در میان قبطیان مصر پا برجاست، از دوران باستان به این کشور رسیده است. قبطیان به نوروز، نیروز (النیروز) میگویند.
جشن نیروز قبطیان هر ساله در اول پاییز (ماه توت برابر با مهرگان) و روز آغاز سال در تقویم قبطیان است.
در مورد نیروز در میان قبطیان، برخی معتقدند که یادگاری از دورۀ تسلط هخامنشیان بر مصر است. اما گویا به دورانهای کهنتر آموها و هخاهای ایرانی میرسد. نیروز با نوروز ایرانى از نظر زمان برگزارى متفاوت، اما در اصل و ریشه با آن یکسان است. آنان جشن نیروز را با همان نام و آداب و سنن نوروز ایرانیان برگزار مىکنند. نوروز مصرى (قبطى) هر سال با آغاز فصل زراعى و زمانى که رود نیل طغیان کرده و زمینهاى اطراف خود را سیراب مىکند، آغاز مىشود.
مولف کتاب صبح الاعشى مىگوید: «نوروز که یکى از مشهورترین اعیاد مصر است، از ایران باستان گرفته شده و به آن نام نیروز قبطى دادهاند و با همان نام و آداب و سنن ایرانى در مصر برگزار مىشود. مصریان در این روز شادى کرده، آتش مىافروزند و آب بر روى یکدیگر مىپاشند که از مراسم ایرانیان به مراتب مفصلتر است».
عدهاى نیز میگویند نوروز از سال ۵۹۵ پ.م که کمبوجیه سرزمین مصر را تسخیر کرد، به مصر آمده است. گروهى نیز گویند نوروز در زمان خسرو پرویز در سال ۶۱۹ وارد مصر شده و برخى گویند نوروز پس از ورود اعراب در مصر متداول شده است.
مصریان در آغاز سال نو، جشن نوروز را با شکوهى هر چه تمامتر برگزار مىکردند، هر چند که زمان برگزارى آن بر اثر تحولاتى که در تقویم مصر صورت گرفت، تغییر یافته است. مردم مصر عید نوروز را در آغاز ماه توت (آغاز پاییز) جشن مىگیرند، آتش مىافروزند و بر یکدیگر آب مىپاشند. به کارمندان دولت و خانوادههایشان لباس و پوشاک داده مىشود و طبق عادت دیرینه، مردم نیز به همدیگر هدیه مىدهند. حتى پس از فتح مصر از طرف اعراب نیز این جشن باستانى ادامه داشت.
در زمان حکومت فاطمیان عید نوروز به یک جشن ملى تبدیل شده بود. در این عید رسمى، خلیفه و خانوادهاش و تمام مسئولان کشورى شرکت مىکردند، خصوصاً در زمان ظهور حکومت شیعیان در ایران. چرا که رابطۀ فاطمیان با ایران در تمام طول حکومتشان قطع نشده بود.
مقریزى نیز دربارۀ عید نوروز در میان فاطمیان مىگوید:
«نوروز یکى از اعیاد رسمى مصر در آن زمان بود. در آن روز بازارها تعطیل مىشد، رفت و آمد در راهها کم مىشد، لباس و پوشاک بین کارمندان و خانوادههایشان تقسیم مىشد، عیدى و نیازهاى نوروز به آنها داده مىشد و مردم در آن روز آتش مىافروختند و آب بر سر و روى یکدیگر مىپاشیدند» ... «در زمان خلافت الآمر بالله در عید نوروز لباسهاى مردانه، زنانه و مایحتاج نوروز از قبیل مواد غذایى مانند خربزه، انار، خوشههاى موز، سبدهاى خرما، به، حلیم با گوشت مرغ، گوسفند، گاو و نان میان مردم تقسیم مىشد» ... «مردم در این مراسم از میان خود مردى را به نام میر نوروز انتخاب مىکردند و او معمولا صورت خود را با آرد یا زغال مىپوشاند، سوار بر الاغ مىشد و جامۀ قرمز به تن مىکرد و در کوچه و بازار شروع به گشت و گذار مىکرد. این میر نوروز از مردم طلب عیدى مىکرد و مانند مامور مالیات دفتر مخصوصى در دست مىگرفت و در صورت عدم دریافت پول و عیدى، به صورت آنها آب مىپاشید».
على موسوى خلخالى