نوشتار ایرانی

نوشتار ایرانی

فرهنگ و تاریخ اجتماعی ایرانیان
نوشتار ایرانی

نوشتار ایرانی

فرهنگ و تاریخ اجتماعی ایرانیان

به این نزاع و درگیری کور پایان دهید!


مهرداد معمارزاده طهران (ایران‌مهر)

نزدیک به دو سال پیش که دکتر مازیار اشرفیان بناب، نتایج پژوهش‌های ژنتیکی خود در دانشگاه پورتس‌موث را منتشر نمودند، گروهی در ایران چشمانشان را بستند و دهانشان را گشودند و هر آنچه که لایق خودشان بود، بار این پژوهشگر جوان و توانمند کشورمان کردند.

به راستی، گناه دکتر اشرفیان چه بود؟

دکتر مازیار اشرفیان بناب بنا بر وظیفۀ ذاتی پژوهشگری خویش، یکبار در سال 1385 در دانشگاه کمبریج و بار دیگر در سال 1390 در دانشگاه پورتس‌موث و در چارچوب پژوهش‌های جهانی ژنتیک، دست به آزمایش‌هایی بر روی پشتوانۀ ژنتیکی مردم فلات ایران و رسم نمودارهای مربوطه زدند.

ایشان بدون اعلام نتیجه‌گیری خاصی، تنها نتایج آزمایش‌های ژنتیکی گروه پژوهشی تحت نظارت خودشان را منتشر نمودند. این پژوهش‌ها نشان می‌داد که نمودار و پشتوانۀ ژنتیکی 26 گروه جمعیتی مورد آزمایش در ایران، همپوشانی شگرفی با نمودار ژنتیکی اخذ شده از نمونه استخوان‌های فراتر از ده هزار سالۀ درون همین فلات دارد.

یعنی اینکه، چه در همۀ این هزاره‌ها، کسانی به داخل این سرزمین و کرانه‌های پهناور آن، مهاجرت کرده باشند و یا نکرده باشند، به هر حال تاثیر معناداری بر روی پشتوانۀ ژنتیکی مردمان بومی و کهن این فلات نداشته است؛ و هر اوج و فرودی که امروزه در نمودار ژنتیکی این مردمان به چشم می‌خورد، در میانگین نمودار همۀ این مردمان نیز به همان سان وجود دارد و دیده می‌شود.

http://www.mediafire.com/?fasolbv5wwsp2h1

اما همانگونه که آمد، شماری نژادپرست، تنها به این دلیل که برداشت‌شان از این آزمایش این بود که، «آریایی نیستند!»، بنابراین هر سزا و ناسزایی که به دهانشان آمد، به دکتر اشرفیان نسبت دادند.

اگرچه بیانیۀ بعدی دکتر اشرفیان، هر آنچه را که این نژادپرستان آریادوست(!) رشته بودند، پنبه کرد. بدینگونه که دکتر اشرفیان در این باره گفتند،

«باور بنده اینست که برخی انسان‌‌شناسان و زبان‌‌شناسان اروپایی برای فرضیۀ نژادپرستانه خود که قصد توضیح و توجیه ریشۀ مشترک و نحوۀ گسترش زبان‌‌های هندواروپایی و حتی برتری نژادی برخی اروپاییان را داشته است، و برای اصالت بخشیدن به این فرضیۀ خود نیاز به یک نام اصیل و باستانی داشته‌‌اند و نام "آریایی" ... را مورد سوءاستفاده قرار داده‌‌اند. همزمانی این سوءاستفادۀ علمی دانشمندان اروپایی در قرون نوزدهم و بیستم میلادی، با سیاست‌‌های ملی‌‌گرایانۀ وقت و تبلیغات وسیع و آموزش اینکه ایرانیان ریشه در جمعیت‌‌های (آریایی) اروپایی دارند، در طول چندین دهه این باور غلط را در ذهن ما ایرانیان ایجاد کرده است که در حدود چهار هزار سال قبل، قبایلی که به زبان‌‌های هندواروپایی صحبت می‌‌کرده‌‌اند (و دانشمندان اروپایی، آن‌‌ها را آریایی می‌نامند)، از شمال وارد فلات ایران شده و جایگزین اقوام بومی ایران شده‌‌اند و ما ایرانیان امروزی از اعقاب این آریاییان مهاجر هستیم ... در پایان و به طور خلاصه اعتقاد بنده اینست که عموم ما ایرانیان از اعقاب کسانی (آریایی‌‌هایی) هستیم که از بیش از ده هزار سال قبل در این سرزمین می‌‌زیسته‌‌اند و بزرگترین تمدن‌‌های انسانی را پایه‌‌گذاری کرده‌‌اند، و تئوری مهاجرت اقوامی از اروپای شرقی به ایران (که به غلط و حتی عمدا توسط عده‌‌ای از دانشمندان اروپایی نام آریایی بر آن‌‌ها نهاده شده) و جایگزینی اقوام بومی توسط آنان، یک فرض غلط و نژادپرستانۀ وارداتی است.»

به هر حال، اکنون به تازگی نیز نشریۀ «سرزمین من» مطلبی را به قلم دکتر کامیار عبدی و همکاران منتشر نموده، با نام «معمای آریاییان» که به کنکاش پیرامون مبحث کوچ آریاییان پرداخته است. با این احتساب، باید گفت که فارغ از هر نوع نگاهی به این مساله، به هر روی هر استاد و پژوهشگری می‌تواند با استنادات علمی در دسترس، نگاه ویژۀ خویش را به هر مبحث و مقوله‌ای در گسترۀ دانش، و به ویژه علوم انسانی، دارا باشد.

اینکه دکتر کامیار عبدی، که از بنامان باستانشناسی کشورمان هستند، چه طرز نگاهی به این مقولۀ خاص (آریاییان و موضوع مهاجرت) دارند، در درجۀ دوم اهمیت قرار دارد. اما متاسفانه هم‌اکنون شاهد گونه‌ای برخورد با این مطلب منتشره توسط دکتر عبدی نیز هستیم، که گو همزاد همان نوع برخورد با دکتر مازیار اشرفیان بناب است.

در اینجا سخن دکتر کامیار عبدی را دربارۀ فرعی بودن مسالۀ آریاییان، با هم می‌خوانیم،

«مسالۀ "آریایی‌ها" برای من یک مسالۀ حاشیه‌ای است. دیدگاه من در جایگاه یک ایرانی، همواره چنین بوده که چنانچه از من بخواهند تاریخ ایران را بنویسم، من می‌روم و از آغاز دوران عیلامی (ایلامی) می‌نویسم و می‌آیم جلو. در این میان، ده‌ها گروه مردمان هم که آمده و رفته باشند، اما برای من، آن "منطقۀ جغرافیایی" مهم است. هر که اینجا بوده و یا هست، ایرانی است. فرقی هم نمی‌کند که زبانش چه باشد. همه چیز در حال دگرگون شدن است، اما آنچه ثابت می‌ماند، این منطقۀ جغرافیایی است. بنابراین هر کس که در این منطقه زندگی می‌کرده و یا می‌کند، ایرانی است. این‌ها همگی بخشی از مجموعۀ بزرگی به نام "ایرانی" بوده و همگی‌شان نیز در این تاریخ سهیم هستند».

نشست بررسی کوچ آریایی‌ها - تیرماه 1390

از راست: سورنا فیروزی، مهرداد ایران‌مهر، کامیار عبدی، مهرداد ملک‌زاده


با اینکه دکتر کامیار عبدی و همکاران کنونی‌شان از منتقدان سرسخت یافته‌های پژوهش ژنتیکی دکتر مازیار اشرفیان بناب بوده و هستند، اما جالب اینجاست که آن گروه نژادپرست نخست که از ایشان سخن به میان آمد، برایشان فرقی نمی‌کند که چه کسی چه چیزی می‌گوید! زیرا ایشان به همانگونه که دکتر مازیار اشرفیان بناب را مورد تفقد خویش قرار داده بودند(!)، به دکتر کامیار عبدی نیز تاختند.

یعنی این گروه برایشان فرقی نمی‌کند که، کسی بگوید ایرانیان ساکنان دیرین این سرزمین بوده‌اند، و یا اینکه مهاجرینی نورسیده به این سرزمین هستند؛ بلکه مهم آنست که از آن پژوهش و یافته، احساسی مبنی بر «آریایی نبودن» به ایشان دست ندهد! زیرا اگر چنین احساسی کنند، همانگونه که گفته شد، چشمانشان را می‌بندند و دهانشان را می‌گشایند...

اگرچه در اینجا نیز نمی‌توان از این نکته چشم‌پوشی نمود که به موقعی، همین دکتر عبدی و همکارانشان هم، همین رفتار ناشایست کنونی منتقدانشان با خود را نسبت به زنده‌یاد دکتر جهانشاه درخشانی و نیز دکتر مازیار اشرفیان بناب از خویش بروز داده و روا داشتند. پس، چیزی که عوض دارد، گِله ندارد!

به هر روی، اینگونه رفتارها از سوی هر کس و به هر علتی که سر بزند، مذموم و نکوهیده است. دانش محل تضارب آراست، نه مکانی برای افترا و تهمت و خوار شمردن رقیب.

و در پایان، گلایه‌ای از گردانندگان نشریۀ «سرزمین من» (گویا وابسته به همشهری) و نیز نشریه غیرتخصصی «امرداد» (ویژۀ مناسبات داخلی هموطنان زرتشتی)، که در این میان آتش‌بیار معرکه شدند و به جای آب، نفت بر این آتش بی‌حاصل ریختند.

* نخستین میزگرد تخصصی کوچ آریایی‌ها

http://iranebozorg.com/333

http://www.balatarin.com/permlink/2011/6/30/2597256

نظرات 3 + ارسال نظر
[ بدون نام ] چهارشنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1396 ساعت 02:36 ق.ظ

چی میبافی واسه خودت جناب؟ نژاد پرست و...... کی گفته ما "ایراندوستان به دکتر بناب توهین کردیم!!!!! کجا؟؟؟جز قومگرایان"بیسواد متوهم کی به اشرفیان بناب گرامی توهین کرده؟؟؟ ایشون که اثبات کردنحتی اذریها ایرانی تبار هستند و اقوام ایرانی ریشه یازده هزار ساله دارن و چیزی به نام "کوچ اریایی وجود نداره" بلکه وقتی مثلا در کتیبههای تاریخی نیاکان ما خودشون اریایی معرفی میکردن یعنی ایران جایگاه اصلی این تیره بوده حتی جناب اشرفیان با اینکه بی بی سی موذیانه نوشت "نژاداریایی وجود ندارد پاسخ اونها رو داد... ببینید دوست محترم من نمیدونم شما چه تصوری دارید از ایرانگرایان ما "اریایی گفتنمان یک واژه است که برای حس ملی بیان میشه نه ربطی به نازیسم داریم! نه "نژادستیز" هستیم هر قومی حتی عربهای شریف ایران حتی ترکمن ها و.. هم خودش ایرانی بدانه هموطن خودمیدانیم...ولی باور داریم "ایرانی نژاده های ایرانی مشخص همانگونه که در طول تاریخ امده که خودشون تخمه ارایایی مینامیدن..اینحالا"یک نام هستش یاهر چی نمایانگر تبار مردمان این مرز و بوم

ماهان چهارشنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1396 ساعت 02:39 ق.ظ

اما درباره "کامیار عبدی شناخته شده؟!!! جناب کامیار عبدی یک لمپن ایرانستیز "شارلاتان" ... ایشون علنا "دروغ" میگنبرید بخوانیدچهجفنگیاتی روبه کوروش نسبت دادن! ببینید اینا توهین نیست "شارلاتان و فاحشه مغزی بوی تعفنتوهیننیست بلکه نمود بارز پورپییراران و کامیار عبدی ها و غیاث ابادی هاسیت که بدون "هیچ هیچ هیچ منبعی یاوه سرایی میکنن ..

حسین سه‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 02:15 ب.ظ

نژاد آریایی یک سری مشخصات ژنتیکی ویابه اصطلاح زنوتیپ ویک سری مشخصات ظاهری ویا به اصطلاح فنو تیپ دارد.اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان این مشخصه های ژنتیکی وظاهری نژاد آریایی را دارند به همین دلیل آریایی نامیده می شوند .برای مثال این مشخصه ها در نژاد زرد یا نژاد سیاه دیده نمی شود لذا آنهابه نژاد آریایی منتسب نمی شوند.حال اینکه آریاییها از یازده هزارقبل در وسعت سرزمینی ایران زندگی می کرده اندیا اینکه ازسه هزار قبل از سیبری به ایران مهاجرت کرده اند یا در طول این مدت در این وسعت شمالی جنوبی درحال رفت وآمد بوده اند فرقی نمی کندومسئله آریایی بودن اکثریت مردم ایران را زیر سئوال نمی برد اما اینکه ما بعنوان ایرانی مجموعه ای از نژاد های آریایی،زرد ترکی ومغولی،سیاه پوست،سامی و....هستیم وباهم در کمال صمیمیت وبرادری در وسعت سرزمینی ایران زندگی می کنیم مسئله دیگری است.آقای دکتر اشرفیان در مقاله بعدی خود این حرف خود که ایرانیان آریایی نیستند را پس گرفتندواصلاح کردند ونتیجه پژوهشهای خودرا اینگونه بیان کردند که فارغ از آریایی بودن ایرانیان همه تیره های ایرانی از آذری وکرد ولر وپارس ومازنی وگیلکی وبلوچ قشقایی وبختیاری و....با وجود زبانها وگویشهای مختلف متعلق به یک ریشه نژادی واجدادی هستند و مشخصات زنتیکی یکسانی دارند.ایشان چون درپژوهشهای خود مشخصات ژنتیکی تیره های ایرانی را مشابه با مشخصات ژنتیکی مردم یازده هزار سال پیش ایران یافته بودند این تئوری را بیان کردند واینطور تصور کردند که با وجود این مشابهت ژنتیکی، مهاجرتی از شمال دریای کاسپین صورت نگرفته است وتیره های ایرانی از اول در همین سرزمین زندگی می کرده اند.تحقیقات دکتر اشرفیان مهاجرتهای دوسویه را بخصوص که در سه هزار سال پیش اکثرا مردم دامدار بوده اندوییلاق وقشلاق می کرده اندوآریایی بودن مردم ایران را رد نمی کند.تحقیقات دکتر اشرفیان زنجیره تفکر افرادی را که بدنبال تجزیه قومیتی مردم ایران بودند را از هم پاره کرد وثابت کرد اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران از جمله آذری ها با بقیه مردم ایران ریشه نژادی وخونی مشترک ویکسانی دارند وقومیت غیر ایرانی نیستند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد