روایت معمول
آوردهاند همزمان با ۱۷ ربیعالاول عامالفیل (سال تولد پیامبر مسلمانان)، وقایع خارقالعادهای رخ داد. این وقایع به عنوان ارهاصات (نشانههای پیش از نبوت) شناخته میشود.
-ایوان کسری، کاخ باشکوه پادشاهان ساسانی در تیسفون، در این شب شکاف برداشت و ۱۴ کنگرۀ آن فرو ریخت.
-آتشکدۀ بزرگ زرتشتیان در فارس که هزار سال روشن بود، در آن شب خاموش شد.
-دریاچۀ مقدس ساوه خشک شد.
-سرزمین خشک سماوه در شبهجزیره که سالها بیآب بود، ناگهان پر از آب شد.
-تمام بتهای موجود در کعبه و بتکدهها بر زمین افتادند.
-ابلیس و شیاطین از دسترسی به اخبار آسمانی محروم شدند و شهابها آنها را راندند.
-نوری از سرزمین حجاز به سوی آسمان تابید و تا مشرق زمین گسترش یافت.
-انوشیروان، پادشاه ساسانی، و موبدان زرتشتی کابوسهای هولناکی دیدند که نشاندهندۀ تغییر بزرگ در آینده بود.
-تخت پادشاهان در آن شب سرنگون شد و آنها موقتاً قدرت سخن گفتن را از دست دادند.
-علوم کاهنان و سحر ساحران، در آن روز بیاثر شد.
منابع روایی
در برخی از منابع اهل سنت به موضوع شکستن طاق کسری اشاره شده است، هر چند که این روایات به اندازۀ منابع شیعی مشهور و پرتکرار نیست.
در تفسیر ابن کثیر (از مفسران اهل سنت) آمده است که وقتی پیامبر متولد شد، ایوان کسری ترک خورد و چند کنگرۀ آن فرو ریخت. همچنین اشاره شده که آتش مجوسان که هزار سال خاموش نشده بود، در آن شب خاموش شد. (تفسیر ابن کثیر، سوره روم، آیات ۱-۳)
در کتاب "البدایه والنهایه" (تألیف ابنکثیر) نیز به این موضوع اشاره شده و آمده است:
«وَفِی تِلْکَ اللَّیْلَهِ وُلِدَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ ... وَانْصَدَعَ إِیوَانُ کِسْرَی وَسَقَطَ مِنْهُ أَرْبَعَ عَشْرَهَ شُرْفَهً».
«در همان شب که رسولالله متولد شد، ایوان کسری شکست و چهارده کنگرۀ آن فرو ریخت«. (ج۲، ص۲۶۶)
در تاریخ طبری و کامل ابناثیر نیز به این اتفاق اشاره شده، اما با تفاوت در جزئیات.
در منابع شیعه مانند بحارالانوار و اعلامالوری این واقعه به عنوان یکی از علائم نبوت پیامبر با تأکید بیشتری نقل شده و معمولاً همراه با تفسیرهای نمادین دربارۀ سقوط حکومت ساسانیان و پیروزی اسلام است.
اما در منابع تاریخی غیراسلامی مانند متون ساسانی یا رومی (مانند پروکوپیوس) یا چینی هیچ اشارهای به این وقایع در سال ۵۷۰ میلادی (عامالفیل) وجود ندارد. این نشان میدهد که این روایت بیشتر جنبۀ نمادین و اسطورهای دارد تا تاریخی.
حتی در منابع اسلامی، برخی مورخان (مانند مسعودی) عامالفیل را ۲۳ سال پیش از تولد پیامبر میداند، که با روایت مشهور تعارض دارد.
مقابله با فرهنگ ایرانی
پس از اشغال ایران توسط اعراب، برخی روایات برای کمرنگ کردن شکوه تمدن ساسانی و نشان دادن برتری اسلام ساخته شدند. شکستن طاق کسری میتوانست نمادی از شکست قدرت سیاسی و دینی ایران باشد.
در ادیان ابراهیمی، وقایع خارقالعاده هنگام تولد پیامبران (مثل ستارۀ Bethlehem در مسیحیت) رواج دارد. احتمالاً این روایت نیز تحت تأثیر چنین نمادهایی شکل گرفته است.
خرافه
گاهی خرافات از تحریف اعتقادات دینی یا سوءاستفادۀ برخی افراد برای تسلط بر مردم شکل میگیرد. برای مثال، در برخی فرهنگها، تقدیس اشیاء (مثل بتپرستی) یا اعتقاد به طلسمهای محافظتی رایج است.
بسیاری از خرافات از طریق خانواده و جامعه به نسلهای بعد منتقل میشوند. افراد برای پذیرفتهشدن در گروه، ممکن است باورهای خرافی را بدون پرسشگری بپذیرند.
چرا این خرافه ساخته شد؟
۱. تبلیغ اسلام به عنوان دینی که نظامهای قدیم را برمیاندازد.
۲. تقویت مشروعیت نبوت پیامبر با نشانههای ماوراءالطبیعه.
۳. توجیه فتوحات اسلامی به عنوان تقدیر الهی.
۴. ادغام اسطورهها و تاریخ برای ایجاد روایتی جذاب از ظهور اسلام.
این روایات بیشتر برای تقویت ایمان مسلمانان ساخته شدهاند تا نشان دهند ظهور اسلام، نظامهای کهن را متحول میکند. از آنجا که ایران ساسانی مهمترین تمدن در آن دوره بود، تخریب نمادهای آن (مانند طاق کسری) در روایات پررنگ شده است.
در مقابل، روم نیز اگرچه قدرتمند بود، اما به دلیل مسیحی بودن، گاه در متون اسلامی با لحن ملایمتری توصیف شده است. مثلاً در آیات قرآن (سوره روم) اتفاقا پیروزی رومیان بر ایرانیان نیایش شده است.
چرا فقط ایران!
شگفتا که از سایر تمدنهای بزرگ آن زمان مانند روم، مصر و چین خبری از اینگونه تخریبها نیست.
بیزانس و چین در آن زمان رقیبان ایران بودند و در روایات اسلامی، ایران به عنوان نماد شرک و زرتشتیگری مورد تأکید قرار گرفته است.
چین دورتر و روم ضعیفتر بود، بنابراین ارتباط و تاثیر کمتری در تحولات شبهجزیره داشتند. از این رو، در روایات اسلامی کمتر به آنها پرداخته شده است.
ایران ساسانی در گفتمان اسلامی، نمایندۀ بتپرستی و فرمانروایان متکبر بود. بنابراین تخریب نمادهای ایران، پیشبینی فتح این سرزمین توسط مسلمانان میبود.
نقد روایت
تحلیل تاریخی و علمی نشان میدهد که این روایت بیشتر جنبۀ نمادین و اعتقادی دارد تا یک واقعیت تاریخی مستند.
از دید تاریخی، شواهد محکمی برای اثبات آن وجود ندارد و احتمالاً بعدها به عنوان ابزار تبلیغاتی-سیاسی وارد منابع اسلامی شده است و از نظر تاریخی فاقد پشتوانه مستند است.
طاق کسری در واقع در حملۀ اعراب (۶۳۷ م.) و سیل ۱۸۸۸ م. آسیب دید، نه در سال تولد محمدبنعبدالله.
نتیجهگیری
خرافات ترکیبی از ترس، ناآگاهی، نیاز به مهار و تسلط، و تأثیرات فرهنگی است. در حالی که برخی خرافات بیضررند، برخی دیگر میتوانند منجر به تصمیمگیریهای غیرمنطقی یا سوءاستفاده از افراد شود. افزایش آگاهی علمی و تفکر انتقادی میتواند به کاهش این باورها کمک کند.
به صفحۀ تلگرام ما بپیوندید، تاربرگ تاریخ میانه: