مهرداد ایرانمهر
امروزه بدون آنکه خودآگاه ما متوجه باشد، به شکلی بیمبالات و ناخودآگاه واژگانی را به ساختار زبانی خود راه دادهایم که کارراهانداز هستند، اما کارآمد نه.
نمونه فراوان است، اما در این مقال به چند واژه از این دست میپردازیم.
ما امروزه در بهروزرسانی گوشی همراه و رایانههای خود به فرمان "پیکربندی" پیشنهادی نرمافزار موردنظر پاسخ مثبت میدهیم تا دادهها مرتب و همخوان گردد.
این کار در انگلیسی synchronize نامیده میشود. البته پیکربندی مفهوم دیگری هم در انگلیسی دارد که Configuration بوده و در حوزهء دیگری به کار میرود.
اکنون بنگرید و ببینید به عنوان یک ایرانی، کدام مفهوم در ذهن شما و از پیش ترجمه شده و معنا میدهد؟ پیکر-بند-ی یا synchronize؟
شما معادل انگلیسی آن را فقط آموختهاید و به یاد سپردهاید، اگرچه از پیش مفهومی برای شما نداشته است. اما بخشهای ترکیب "پیکربندی" از پیش برای شما مفاهیمی جدا و آشنا بوده است. ما معنی پیکر و بند (بستن) را میفهمیم.
مثال دیگر، زمینلرزه (زلزله) است. ما مفاهیم زمین و لرزیدن را به طور جداگانه میشناسیم. بنابراین یک کودک ایرانی حتی اگر واقعا زمینلرزه را هم ندیده و تجربه نکرده باشد، اما با دیدن ترکیب زمینلرزه میفهمد این رخدادی است که در آن زمین میلرزد. در انگلیسی هم که همخانواده با فارسی است، همین رویه برقرار است، earth-quake.
اما یک کودک ایرانی، در آغاز درکی از واژهء زلزله ندارد. پس یا باید آن را تجربه کند و یا برایش توضیح داده شود تا آن را به یاد بسپارد.
یک کودک انگلیسی به آسانی مفهوم واژهء Anger را میفهمد. زیرا با مفاهیم negro و nekros به معنی سیاه و تیره و تاریک و نابود شدن آشناست. بنابراین اینها را نزدیک به مفهوم خشم و تیره و تار شدن روح و روان یعنی خشم میداند.
در زبان ایرانی هم، واژهء نگران ریشهای کهن دارد و چنانچه کسی با استورهها آشنا باشد، میداند که انگره-مینو شکل کهنتر اهریمن است که نماد تاریکی و سیاهی میباشد. انگره در اصل مفهوم خماندن و پیچاندن دارد.
اما شوربختانه ما امروزه واژگان نگران و هیجان و دلهره و دلشوره و فشار و تنش را که هر یک در جایی کاربرد دارد، کنار گذاشته و واژهء بیگانه و زمخت stress را جایگزین تمام آنها کردهایم!
مثالی دیگر، ترکیب مخفف sms است که بیشتر مردم بدون آنکه بدانند اصلا چیست، با سماجت و پافشاری تمام، آن را به کار میبرند.
این ترکیب در اصل short massage service به معنی سامانهء پیام کوتاه است. البته کسی سامانهء پیام کوتاه را برای دیگری نمیفرستند، بلکه خود پیام کوتاه را میفرستند که در فارسی پیامک خوانده میشود. حال اصرار بر کاربرد آن ترکیب گنگ و نامفهوم انگلیسی برای چیست، علتش بیسوادی و سطح فرهنگی پایین کاربران آن است.
واژهء voice هم ریشه در واک و واژه دارد که در نام فر-واک فرزند سیامک و نیای هوشنگ هم دیده میشود و نماد آغاز کلام قاعدهمند در زندگی انسان است.
واژگان snow و gulf نیز ریشه در سنش و KWELP اوستایی دارد که اولی سپس در پهلوی با وفر (برف) جایگزین شده و دومی نیز ریشهء واژه خل (خلیج) است.
در پایان، کنار گذاشتن افعالی مانند بشکوهیدن (به زور کسی را به کاری واداشتن)، نیوشیدن (به گوش جان شنیدن)، آغالیدن (قیام کردن)، رایانیدن (به نظم در آوردن)، نشاختن (وصل کردن)، شخودن (خراشیدن)، کافیدن (شکافتن)، سپوختن (فرو کردن) و... در زبان کهن فارسی، باعث فروکاستن توان کنونی آن شده است و ناچاریم برای بیان یک مفهوم، یا واژهای بیگانه را با فعل "کردن" ترکیب کرده و به کار ببریم (وصل کردن، عمیق کردن، فکر کردن...) و یا اینکه مانند اعراب در برابر هر واژهء علمی، یک جمله را به جای یک ترکیب یا واژه بیان کنیم.
مثال، واژهء confrontation در فارسی به روبرویی معنا میشود. اما در عربی باید یک جمله برای آن بگویند، جعل الشهود و جاها والمقابله بین اقوالهم.
واژهء conference (کنفرانس) هم از همین ریشه است که معنی میزگرد میدهد. اما ما آن را به مفهوم Congress (همایش) به کار میبریم!
امروزه با دور افتادن از ریشههای خویش، ما هم پسرفت کرده و داریم به جاهای بدی در شاخصههای فرهنگی خویش میرسیم.
امروزه در فرودگاه شارل دوگل پاریس حتی یک نوشته با واژگان انگلیسی نمیبینید. در انگلیسی هم واژهء فرانسوی مترو را نپذیرفتند و معادل subway را در برابر آن به کار میبرند.
اما فرودگاههای ما پر از واژگان انگلیسی است و واژهء فرانسوی مترو را هم مثل آب خوردن پذیرفتیم. بهانه هم اینکه، اینها بینالمللی است و نمیتوان کاری کرد!
اگر میخواهید به انگلیسی سخن بگویید، باید کامل به انگلیسی سخن بگویید.
اگر هم میخواهید به فارسی سخن بگویید، باید کامل به فارسی سخن بگویید.
Anyone who wants to speak English must speak English perfectly.
Anyone who wants to speak Farsi must speak Persian completely.
به صفحه تلگرام ما بپیوندید، تاربرگ تاریخ میانه: