تنظیم: مهرداد ایرانمهر
ابنمقفع دانشمند بزرگ ایرانی بود. نام او روزبه و پدرش دادویه از شهر اردشیر خوره (فیروز آباد) بود.
روزبه کتابهای کلیله و دمنه، سیرت انوشیروان، خداینامک، کتاب ارسطو و... را به پارسی و عربی ترجمه نمود. در تاریخ طبرستان (جلد ۱ ص۲۶) آمده، روزی ابنمقفع از کنار درب آتشکدهای میگذشت و به صدای بلند این شعر را میخواند:
ای خانهٔ مهر، گر شدم از تو برون
با چشمی اشکبار و قلبی پرخون
سوگند به خاک درت ای درگه مهر
تن بردم و دل نهادم آنجا به درون
عده ای آن را شنیدند و به گوش سفیان بن یزید بن المهلب بن ابی صفره والی بصره و سپس منصور دوانیقی خلیفهٔ عباسی رساندند و خلیفه نیز دستور داد تا او را تکهتکه کنند.
به این صورت، او را دستگیر کرده و نخست دست و سپس پاهایش را بریدند. آنگاه دستها و پاهای بریده را جلوی دیدگان او در آتش انداختند و سپس بدنش را پارهپاره کردند. (۱۴۳ هجری)
گویند هنگامی که دستها و پاهای ابنمقفع را در آتش میانداختند، به خلیفهٔ عباسی چنین گفت:
"به خدا سوگند که با کشتن من، هزار تن را کشتی. اما اگر صد چون تویی را بکشند، یک تن را هم نکشتهاند".
روزبه میدانست که انقراض یک قوم به فراموشی آداب ملی و تاریخ و اخلاق و عادات و یادگارهای باستانی آن است. بنابراین آنچه توانست از کتابهای ایران قدیم را از طریق نقل و ترجمه از پهلوی به عربی، از انقراض نجات داد.
هدف او از این کار، آن بود که ایرانیان را به یاد آداب نیاکان خود بیندازد.
-جنبشهای ایرانیان در برابر امویان و عباسیان، ص ۲۵۳، حسینعلی ممتحن
به صفحه تلگرام ما بپیوندید، تاربرگ تاریخ میانه: