نوشتار ایرانی

نوشتار ایرانی

فرهنگ و تاریخ اجتماعی ایرانیان
نوشتار ایرانی

نوشتار ایرانی

فرهنگ و تاریخ اجتماعی ایرانیان

با سدسازی، کشور را نابود کردند


آبخیزداری مطالعۀ ویژگی‌های یک حوضۀ آبخیز و بررسی و اجرای طرح‌ها و برنامه‌ها با هدف توزیع پایدار منابع آن است. به عبارتی، آبخیزداری طراحی و مدیریت حوضه به منظور حفاظت و استفاده صحیح و پایدار از منابع طبیعی با توجه ویژه به منابع آب و خاک است.
آبخیز در تعریف، منطقه‌ای جغرافیایی است که توسط یک شاخه رودخانه زهکشی می‌شود. یعنی حوضۀ آبخیز تمامی سطحی را در بر می‌گیرد که آب‌ها در آن منطقه به سمت نقطه یا محل مشخصی جریان می‌یابد.

 

مدیران امور برنامه‌ریزی سرانجام پی بردند که آبخیز می‌تواند به عنوان بهترین واحد برای اداره منابع طبیعی محسوب شود. آبخیزداری مقدس‌ترین نگاه به طبیعت است و آبخیزدار را می‌توان پزشک طبیعت نامید. یک آبخیزدار خوب با بررسی دقیق و مطالعۀ علمی حوضه آبخیز، به تعبیری دردهای یک حوضه را شناخته و در جهت درمان آن برنامه‌ریزی می‌کند.

ایران دارای اقلیم خشک و نیمه‌خشک است. بنابراین باید به عملیات آبخیزداری به عنوان راهکاری برای حفظ و مدیریت منابع آب و خاک در کشور توجه بیشتری شود. با کاهش بارش‌ها و حاکمیت خشکسالی بر کشور، کارشناسان بارها مدیریت جامع حوضه آبخیز و عملیات آبخیزداری را از مهم‌ترین و بهترین روش‌های مدیریت پایدار منابع آب و راه‌حل عبور از خشکسالی و همچنین مدیریت مخاطرات طبیعی از جمله سیل و فرونشست زمین دانسته‌اند.
ایران کشوری است که عموما تحت تاثیر رخدادهای حدی اقلیمی است که حد بالای آن سیلاب و حد ‌پایین آن خشکسالی است و فعالیت‌های آبخوانداری و آبخیزداری جزو راهکارهای موثر و زیربنایی در زمینه ‌پیشگیری از ‌پیامدها و خسارات ناشی از مخاطرات طبیعی است. چرا که می‌توان از طریق آن در دوران ترسالی بارش‌های مازاد را ذخیره کرد و در زمان حاکمیت خشکسالی با هدایت بهینه و بهره‌وری از حداقل بارش،‌ تبعات خشکسالی را به حداقل رساند.
فرونشست زمین نیز یکی دیگر از ‌پدیده‌ها و چالش‌هایی است که بسیاری از دشت‌های کشور را درگیر کرده و یکی از راه‌های مقابله با این ‌پدیده که عمدتا بر اثر برداشت بی‌رویه از سفره‌های آب زیرزمینی و کاهش این منابع آبی رخ می‌دهد نیز اجرای عملیات آبخیزداری است. با اجرای عملیات آبخیزداری و عملیات ‌پخش سیلاب در شرایط ‌پرآبی می‌توان سفره‌های آب زیرزمینی را تغذیه کرد تا این منابع آبی در شرایط خشکسالی نیز از حد مطلوبی آب برخوردار باشند.
بر اساس تقسیمات مرکز مطالعات منابع آب، عرصه حوضه‌های آبخیز کشور شامل شش ابرحوضه برابر با مساحت کل کشور است. این شش ابرحوضه شامل: حوضه آبخیز دریای شمال، خلیج فارس و دریای عمان، دریاچه ارومیه، فلات مرکزی، مرزی شرق و قره‌قوم می‌شوند.
بر اساس تقسیمات آبخیزداری، عرصه حوضه‌های آبخیزداری حدود ۱۲۵ میلیون هکتار از مساحت کشور را در بر می‌گیرد که نیازمند اجرای عملیات آبخیزداری است. بر اساس آمار رسمی موجود تاکنون مطالعه و اجرای طرح‌های آبخیزداری و آبخوانداری در حدود ۲۰ درصد از حوضه‌های آبخیز کشور و در استان‌های مختلف با نسبت‌های متفاوتی انجام شده است.
هرچند آبخیزداری همواره به عنوان یکی از مهم‌ترین و موثرترین راه‌های مدیریت منابع آب، عبور از خشکسالی و مدیریت و ‌پیشگیری از مخاطراتی چون سیل و فرونشست زمین مطرح می‌شود، اما متاسفانه تاکنون به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته و به آن ‌پرداخته نشده است.



آبخیزداری همواره یکی از بخش‌های مهمی است که با مشکل تامین اعتبارات مواجه است. البته جالب است که همزمان پول سرشاری به سدسازی اختصاص داده می‌شود. کاری که زیست‌بوم کشور را نابود کرده و فعالیتی ناپایدار به شمار می‌آید. زیرا کاملا وابسته به میزان بارش‌های سالانه است و عملا با چند خشکسالی پیاپی، نه کمکی به سفره‌های آب زیرزمینی می‌کند و نه کارکردی پایدار برای تامین آب و نیروی برقابی دارد.

تعداد محدود سد در مناطق مطالعه شده، می‌تواند کارساز باشد. اما از آنجا که دم دست‌ترین روش تامین آب، سد است و در شرایط عدم مدیریت و نظارت مناسب به راحتی می‌توان اعتبارات هنگفت ساخت سد را بالا کشید، مجموعه مدیریتی کشور علاقه شدیدی دارد تا به جای مطالعات و اجرای پرمشغله و البته کارساز آبخیزداری، صرفا سراغ رفتار ضدملی سدسازی‌های افسارگسیخته برود.
در کشوری که همواره در آن شاهد سیل و خشکسالی متناوب هستیم و ستادهای مختلف حوادث غیرمترقبه و بحران و... سرمایه‌های کشور را به باد می‌دهند تا به اصطلاح جلوی خسارات سیلاب و خشکسالی را بگیرند، شگفتا که هیچ اعتنایی به مسالۀ علمی و کهن آبخیزداری نمی‌شود.
به سادگی با آبخیزداری، کاشت گیاهان خشکی‌دوست بیابانی، سنگ‌چین مسیل‌ها، کشت پلکانی گیاهان مثمر در مناطق شیب‌دار، ایجاد آب‌‌بندهای کوچک و کارهایی شبیه این می‌توان هم جلوی ایجاد سیل را گرفت و هم با تغذیه سفره‌های زیرزمینی، از فرونشست زمین جلوگیری نمود. بدینگونه مسالۀ خشکسالی نیز به خاطره‌ها پیوسته و توسعه‌ای پایدار با منابع آب تجدیدشونده و بدون هراس از دوره‌های ترسالی و خشکسالی پدید خواهد آمد.
نیاکان ما با ایجاد آب‌بندهای متعدد و ایجاد منابع آب پایداری چون قنات، هزاران سال این وضعیت را مدیریت کردند. اما امروزه حتی نمی‌توانیم در این باره و برای مثال به داد مردم زابل برسیم که دچار وضعیت بیابان‌زایی و خاکبادهای خردکننده سالانه هستند.
راه‌حل ساده است، اما انگار اراده‌ای صرفا در پی ثروت‌اندوزی اشخاصی خاص و نابودی منابع کشور است.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد