دموستنس به مردانی که این گونه شوق برای جنگیدن با پارسیان در مصر داشتند، نیشخند میزد، ولی فکرِ ارسطو با او فرق داشت.
ارسطو این سان دلیل میآورد که «بر ضد شاهِ بزرگ (هخامنشی) باید آماده شد و نگذاشت او مصر را بگیرد. زیرا داریوش و خشیارشا به یونان تاخت نبردند تا آنکه مصر را گرفتند. پس اگر شاهِ بزرگ مصر را بگیرد، او به یونان نیز تاخت خواهد آورد».
(اردشیرِ سوم هخامنشی، بار دیگر مصر را تسخیر کرد و رودسیها نیز در حمله به شهر ایرانی هالیکارناس شکستِ سختی خوردند)
ارشامه شترپ مصر، با نیروی بزرگی از کشتیهای فینیقی و سپاهیان زمینی پارسی سر رسید، آتن نیز یک ناوگان با پنجاه کشتی سهردیفی به فرماندهی خاریتمیدس فرستاده بوده، چون نمیدانست که ایستادگی آتنیها شکسته است. این فرمانده بیکفایت در دهانۀ مندسی نیل به بندر در آمد. ارشامه با نیروی یکی شدهاش (دریایی و زمینی) تاخت برد و تنها چند تن آتنی از تباه شدن گریختند.
بغبوش (مگابیز) با پیروزی به شوش بازگشت و ایناروس و سرکردگان یونانی را همراه خود برد.
اومستد، آلبرت. تاریخ شاهنشاهی هخامنشی، ۱۳۸۳