در همان آغاز پیروزی انقلاب، برخی از گروهها و افراد معتقد بودند که باید حجاب در اختیار و انتخاب خود افراد باشد، برخی دیگر هم با تکیه بر احکام اسلامی معتقد بودند که اجباری بودن حجاب، بهترین راهکار برای این منظور است.
حسن روحانی که مسئول اجرای طرح اجباری کردن حجاب در ادارت مربوط به ارتش بود، نظر و اقدامات خود در این باره را شرح داده است:
پس از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ که سازمانها و ادارات دولتی کار خود را آغاز کردند و مدارس نیز از اواسط اسفند به فعالیت پرداختند، شمار زیادی از خانمهای کارمند و دانشآموزان دختر، بدون حجاب و با سر برهنه در ادارت و سازمانهای دولتی حاضر میشدند و در میان آنها زنان باحجاب در اقلیت بودند. پرستاران بیمارستانها و پزشکان و معلمان زن نیز بدون روسری به محل کار خود میرفتند و در خیابانها هم زنان بیحجاب رفت و آمد داشتند.
به هر حال، اول بار علمای قم به بیحجابی زنان اعتراض کردند و گفتند در حکومت اسلامی همۀ زنان باید باحجاب باشند. به همین علت، عدهای از زنان در خیابانها تظاهرات کرده و در مقابل کاخ دادگستری و نخستوزیری تحصن نمودند. در این هنگام نیز آقای طالقانی پای پیش گذاشت و سخنانی دربارۀ حجاب ابراز کرد و گفت: «حجاب اجباری نداریم و خانمها باید خودشان حجاب را انتخاب کنند».
به یاد دارم روزی آقای بنیصدر به سازمان رادیو و تلویزیون در جامجم رفته بود و در آنجا زنان بیحجاب دور وی جمع شده و پرسیده بودند که دلیل لزوم حجاب زنان چیست؟ بنیصدر در پاسخ بحثی کرد و گفت: زنها باید روسری سر کنند، زیرا از موی سر آنان اشعهای متصاعد میشود که باعث میشود چنین و چنان شود.
با وجود این، در ستاد ارتش با دوستان تصمیم گرفتیم حجاب را الزامی کنیم، که آغازی برای وزارتخانهها و ادارات دولتی باشد.
طرح اجباری شدن حجاب در ادارت مربوط به ارتش، به عهده من گذاشته شد و بدین جهت در گام اول، همۀ زنان کارمند مستقر در ستاد مشترک ارتش را جمع کردم و پس از گفتگو با آنان قرار گذاشتیم از فردای آن روز با روسری در محل کار خود حاضر شوند. زنان کارمند که همگی به جز دو یا سه نفر بیحجاب بودند، شروع کردند به غر زدن و شلوغ کردن، ولی من محکم ایستادم و گفتم: از فردا صبح دژبان مقابل درب ورودی موظف است از ورود خانمهای بیحجاب به محوطه ستاد مشترک ارتش جلوگیری کند.
پس از ستاد ارتش، نوبت به نیروهای سهگانه رسید. در آغاز به پادگان دوشانتپه رفتم و همۀ کارمندان زن را که تعداد آنها هم زیاد بود در سالنی جمع و دربارۀ حجاب صحبت کردم. در آنجا زنها خیلی سر و صدا راه انداختند، اما من قاطعانه گفتم: «این دستور است و سرپیچی از آن جایز نیست.» بعد توضیح دادم که ما نمیگوییم چادر سر کنید، سخن بر سر استفاده از روسری و پوشاندن سر و گردن است. در نهایت، در آنجا هم گفتم به دژبان دستور دادهایم از فردا هیچ زن بیحجابی را به پایگاه راه ندهند.
در نیروی زمینی و نیروی دریایی نیز برای کارمندان زن صحبت کردم و با خواندن آیات و روایات موضوع را تبیین کردم.
دست آخر نیز با بخشنامه، رعایت «حجاب» الزامی شد. بحمدالله این تلاشها نتیجۀ مثبت داشت و پس از تعطیلات نوروز، همۀ زنان کارمند در ارتش با روسری به محل کار خود میآمدند. در وزارتخانهها و سازمانهای دولتی و حتی صداوسیما نیز به تدریج حجاب عملی شد و همۀ زنان با روسری از خانه بیرون میآمدند.
البته در روزهای رفراندوم هنوز شماری از زنان بیحجاب بودند و با سر برهنه در پای صندوقهای رای حاضر شدند، ولی این معضل اجتماعی خیلی زود جمع و جور شد».
منبع: خاطرات دکتر حسن روحانی، جلد اول، صفحه ۵۷۱-۵۷۳