امروزه وارون بر ما ایرانیان که سخت به میراث به اصطلاح علمیِ استعمارگران اروپایی در چند سدۀ پیش پایبندیم و همچون آیههای کتاب مقدس به آن مینگریم؛ اما در آمریکای شمالی، آن میراث را «تاریخگذشته» و «نامستند» میشمارند. اکنون دیگر کسی در آنجا، نوشتهها و پژوهشهای ۳ سده پیش اروپاییان را دانش ناب به شمار نمیآورد، و همۀ آن پژوهشها در حال پیرایش (اصلاح) و بازنگری است. حتا نمیتوان گفت «اصلاح»، زیرا آنچه را من میبینم، میتوان «از رده خارج کردنِ» پژوهشهای علوم انسانیِ ۳ سدۀ گذشته (دوران استعمار اروپایی) نامید.
متاسفانه طنز تلخی بر پرده است؛
ناسا (امروز): خاستگاه شما (ایرانیها) کجاست؟
ما: آسیای میانه و جنوب سیبری!
ناسا: سازههایی کهن در کف خلیج (فارس) یافتهایم، مال شما نیست؟
ما: نه، نیاکان ما آریاییهایی بودند که از سرزمینهای شمالی وارد فلات ایران شدند.
ناسا: این سازهها ساخت انسان است، باید سازندگانش را بیابیم.
ما: خب بیابید!
...؟
همایشِ دانشگاهی در ایران (۱۵ سال بعد):
سازههای کف خلیج فارس مال ما بود، دزدیدند!
طرح تغییر مرزهای سیاسی منطقه بر اساس شاخصهای «قومیتی»، از زمان فروپاشی عثمانی مطرح بوده است.(قرارداد سِور، ۱۹۲۱)
اما جالب است بدانیم، در مقدمۀ کنوانسیون حقوق زن، به «رعایت تمامیت ارضی» اشاره شده؛ و در کنفرانس وین (۱۹۷۰) تأکید گردیده است، «حق تعیین سرنوشت» نباید به گونهای تفسیر شود که مجوزی برای جداییِ بخشی یا کل یک سرزمین باشد. در میثاق حقوق مدنی و سیاسی نیز، امضاکنندگان، کشورهای عضو میثاق را مکلف به اعمال مجازات گروههایی که باعث تحریک افکار نژادپرستانه میشوند، کرده است.
ادامه مطلب ...
در اینجا میکوشیم تا خیلی کوتاه، چالشی را که سالها میان مذهبیون (مستعربین) و ملیگرایان (ناسیونالیستها) در کار است، بازگفته و به نقد و داوری گذاریم.
سالهاست که این دو گروه بر سر این نکتۀ ساده، به چالش میپردازند و تاکنون نیز به هیچ دستاورد مشخصی در این زمینه، که اهل خرد را پاسخی درخور باشد، دست نیافتهاند.
ادامه مطلب ...
مهرداد ایرانمهر/ ١٣٩۴
جرالد فورد (رئیسجمهور آمریکا) نامهای شخصی به محمدرضا پهلوی نوشت و از او خواست تا اکبر اعتماد (رئیس وقت سازمان انرژی اتمی) را مجاب کند که محدودیتهای درخواست شدۀ آمریکا بر روی برنامۀ هستهای ایران را بپذیرد.