ادمین خلیج فارس
نخست، امروز به هیچ رو نمیتوان بدون سند و مدارک و به طور قطعی اعلام کرد که دستهای پشت پردۀ نابودی آثار باستانی آشور و ایران در عراق، چه کسانی هستند.
اما شواهد، تجارب گذشته، عقل و منطق نشان میدهد که گروه تروریستی داعش به تنهایی عمل نکرده و مغزهایی فراتر از مغز چند قصاب واپسگرای مذهبی عرب و ترک و پاکستانی این گروه را هدایت میکنند، که در این میان برخی با سوءاستفاده از موقعیت، سرگرم پیاده کردن برنامههای خود میباشند.
ما به هیچ رو در تلاش نیستیم که این نگاشته را به عنوان سند ارائه داده و یا ادعا کنیم که واقعیت اینچنین است که نوشتهایم. بلکه ارائه شواهد است و پذیرش و رد آن با شماست، تا آینده و تاریخ، مجرم یا مجرمان را شناسایی و افشا و رسوا سازد.
در چندین ماه گذشته، شاهد نابودی بسیاری از آثار تاریخی و باستانی در سرزمینی که بریتانیا در سال ۱۹۲۰ پس از به پا ساختنش «عراق» نامیدش، به تماشا نشستهایم و سازمانهای جهانی از جمله یونسکو نیز در محکوم ساختن آن تنها به صدور بیانیه و اعلامیه اکتفا کردهاند!
اما این یورشها در چند ماه گذشته سرعت ویژهای به خود گرفته است، که قربانی نه کشور عراق یا عراقیهای عرب، بلکه ایرانیان میباشند.
پیش از پرداختن به اینکه سوداگر این ماجرا و سودبر این مسئله کیست، بایستی متوجه چندین مورد باشیم.
گروه تروریستی داعش، گذشته از آنکه چه کشور یا کشورهایی آن را پدید آورده و به جان مردم منطقه انداختهاند، از دید فکری-عقیدتی یک گروه وهابی است که جنبش «تصویرزدایی (Iconoclastic)»، یکی از هستههای فکری این فرقه را تشکیل میدهد.
وهابیون، همانند بسیاری از فرقههای اسلامی، «تصویرزدایی» را همان بتشکنی میپندارند و بدین رو خود را ابراهیم زمان دانسته و با پتک ساخت چین و دریل برقی آمریکایی، به جان تندیسها و سردیسهایی که همانندسازی انسانها و جانواران است، افتادهاند!
با آنکه توجیهی بر این حرکت وحشیانه و واپسگرایی وجود ندارد، اما میتوان درک کرد که این طرز فکر از کجا ریشه گرفته است. زیرا این ویژگی همۀ متعصبین و تندروهای مسلمان است که میپندارند مسلمان بودن آنست که بایستی همانند تازیان بادیهنشین شنزارهای ۱۴۰۰ پیش حجاز زندگی کنند و هنوز نفهمیدهاند که میتوانند در عصر فناوری زندگی کرده و مسلمان هم باشند. زیرا که دین و مذهب یک مسالۀ روحی و درونی است.
اما این گروه، از تصویرزدایی فراتر رفته و دست به نابودی و حذف تاریخ زدهاند، که دیگر نمیتواند یک مسالۀ تعصب و واپسگرایی دینی باشد؛ بلکه سیاست و برنامهریزی حساب شدهای در پشت این جنایات پنهان میباشد و میبایستی که برنده یا برندگانی در پشت پرده وجود داشته باشد!
البته چپاول و فروش آثار هنری-تاریخی، بخشی از درآمد این گروه تروریستی را تشکیل میدهد. اما با دینامیت و بولدوزر به جان شهر اشکانی هترا و شهر نمرود و خورساباد افتادن، سود مالی با خود به همراه ندارد!
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931209000858#
و اما، سوداگران و سودبران این مسئله چه کس یا کسانی هستند؟
۱. مسلما نخستین انگشت اتهام به سوی صهیونیسم جهانی و اسرائیل نشانه میرود.
کشور جعلی اسرائیل از زمان به پا ساختنش در سال ۱۹۴۷، همچنان در پی تاریخسازی برای مشروعیت بخشیدن به اشغال سرزمینهای فلسطینی بوده است. اما باید دانست با نابودی نمرود، در حقیقت به تاریخ جعلی آنان آسیب وارد شده است! زیرا که نمرود از نامهای جغرافیایی تورات است که مدعی میشود قوم بنیاسرائیل در آن زمان وجود داشته و نه تنها آنان در آن شهر زندگی میکردهاند، بلکه سرزمینشان در همسایگی اورشلیم امروزی بوده است و در حقیقت «بودن نمرود» به وجود اسرائیل از دید تاریخی مشروعیت میبخشید!
۲. دومین انگشت اتهام به سوی غرب دراز میشود.
غربیان با همه پلیدیهایشان در سیاست خارجی، نقاط مثبت اندکی هم دارند. از جمله کنجکاوی و شم پژوهش و جستجو به معانی آکادمیک و دانشگاهی. بدین جهت، علاقۀ ویژهای به موزه ساختن و گردآوردی بازماندههای فرهنگی جهان دارند، که با بازدید یکی از موزههای آنان، ازجمله بریتانیا، لوور، متروپولیتن یا شیکاگو، این ویژگی و سرشت آنان نمایان میشود. به ویژه که بریتانیا همانگونه که اکثر شهر نمرود و آکروپولیس را در سده ۱۹ میلادی به موزه لندن منتقل کرده بود، اگر توان آن را میداشت، هترای اشکانی (نابود شده) و تخت جمشید و پاسارگاد را هم به کشورشان منتقل میکردند!
البته بایستی اذعان داشت که، آمریکاییها ملتی تازه به دوران رسیده، بدون تاریخ و فرهنگ و تمدن هستند، و آن ذات و سرشت کابوییگری، خوی وحشیگری و خونخواری و جنگجویی در آنان هنوز زنده و پویاست، و در زمان یورش به عراق به افغانستان و عراق و لذت از کشتار، گویای این حقیقت است. اما اینکه برنامه برای نابودی آثار باستانی نمرود و هترا را طراحی و به اجرا بگذارند، از منطق به دور است. چون همانند تُرکها در پی ساختن یک تاریخ جعلی برای خود نیستند!
۳. اسلامگرایان وطنی
بنیامین نتانیاهو با همه دیوانگی و اراجیفی که در کنگره آمریکا مطرح ساخت، که حتی صدای مردم خود و نیز موساد را در آورد، اما یک جملۀ عجیب هم از دهان او بیرون آمد: «هیچ تفاوتی میان داعشیها و روحانیون نیست؛ یکی خود را جمهوری اسلامی میخواند و دیگری خلافت اسلامی!» اما با همۀ این اوصاف، این نابودیها نمیتواند کار اسلامگرایان داخلی بوده باشد.
متاسفانه امروزه گروهی از روحانیون، از ایران و فرهنگ و هویت تاریخی ایرانیان متنفرند و با آنکه خواهان نابودی هر گونه اثر تاریخی هستند، اما به هر روی در صدد نیز هستند که با زدن ماسکی، خود را متمدن جلوه دهند!
پس چه کسانی پشت این پردۀ تروریسم فرهنگی پنهان میباشند؟
پاسخ ساده است، کسانی که از نسلکُشی و حدف آثار تاریخی منطقه سود خواهند برد، که بدینگونه انگشت اتهام به سوی ترکیه و اقلیم کردستان عراق دراز میشود!
۴. ترکیه، کشوری عاری از هرگونه هویت، تاریخ و دستاوردهای تاریخی میباشد، که مردمانش توسط خلفای عباسی به عنوان مزدور جنگجو از آسیای مرکزی به منطقه آورده شده بودند، و دیرترها با دستیازی بر روی استانهای غربی ایران در آناتولی، خود را نخست سلجوق روم خوانده و سپس با سوءاستفاده از ضعف دولت مرکزی، اعلام استقلال کرده و دولت عثمانی را پدید آوردند، که سرانجام در سال ۱۹۲۳ میلادی کشور ترکیه امروزی زاده شد! به هر روی، ترکیه از زمان جنگ جهانی یکم، همچنان با دست گذاشتن بر تمدنهای کهن منطقه از جمله هیتیها (هندوایرانی) و سومریها (از مردمان فلات ایران) در تلاش بوده است تا به حضور خود در منطقۀ آناتولی مشروعیت تاریخی ببخشد و نیز با ترک خواندن دانشمندان، اندیشمندان و بزرگان ایرانی (همچون زرتشت، سکاها، پارتها، مولوی، نظامی و...)، بتواند بر روی دستاوردهای آنان دست گذاشته و خود را یک کشور و ملت متمدن در جهان جا بزند!
۵. از سوی دیگر، سران اقلیم کردستان عراق که در پی هویتسازی و ملتسازی برای خود میباشند، حضور مردم و نیز آثار باستانی ملتهایی که پیش از آنان بر آن سرزمینها فرمان میراندند، در رسیدن به هدفشان که هویتسازی و جعل تاریخ است، مشکلساز میدانند. اما با آمدن داعش و آغاز به نسلکشی و حذف مردم بومی منطقه، راه را برای ملیتسازی اقلیم کردستان هموار دیدند!
آشوریها به همراه سومریها و بابلیها از پایهگذاران فرهنگ و تمدن میانرودان بودهاند، و با آنکه مرزهای جغرافیایی فرمانروایی باستانی آنان از شرق آناتولی تا سوریه و مصر ادامه داشته است، اما مردمان آشور به همراه کلدانیان در چهار هزار سال گذشته، در شمال و شمالغربی عراق امروزی استقرار مستمر و دائمی داشتهاند.
به هر روی، همانگونه که در سرآغاز نگاشته اشاره شد، امروز به هیچ رو نمیتوان بدون سند و مدارک به طور قطع اعلام نمود که ترکیه یا اقلیم کردستان، در پشت این نابودیها نقش داشته یا مستقیما با همکاری و راهنمایی آنان انجام شده است. اما شواهد، عقل و منطق انگشت اتهام را به سوی این دو دراز میکند. به ویژه آنکه یکی از پشتیبانان داعش، دولت ترکیه بوده و نیز بیش از ۴۰۰ داعشی از اقلیم کردستان به این گروه تروریستی پیوستهاند؛ تا آینده و تاریخ، مجرم یا مجرمان را شناسایی و افشا سازد!
به خلیج فارس در رسانههای اجتماعی بپیوندید:
https://twitter.com/PersianGulf_fb
https://plus.google.com/+PersiangulfNetForever